جدول جو
جدول جو

معنی صرائد - جستجوی لغت در جدول جو

صرائد
(صَ ءِ)
جمع واژۀ صریده است. (منتهی الارب). رجوع به صریده شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از صائد
تصویر صائد
صید کننده، شکار کننده
فرهنگ فارسی عمید
(صَ ءِ)
جمع واژۀ صارّه. (منتهی الارب). رجوع به صارّه شود
لغت نامه دهخدا
(صُ)
موضعی است در نزدیکی رحرحان، بنی ثعلبه بن سعد بن ذبیان را. (معجم البلدان)
نصر گوید: هضبه ای است به حریز حوأب در دیار کلاب. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(صُ)
نعت فاعلی است از صرد. (معجم البلدان). رجوع به صرد شود
لغت نامه دهخدا
(صُرْ را)
ابر تنک بی آب و باران. (منتهی الارب). ابر تنک بی آب. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
(صَ ءِ)
جمع واژۀ صعود است. (منتهی الارب). رجوع بدان لغت شود
لغت نامه دهخدا
(صُ ءِ)
موضعی است. (معجم البلدان) (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(صَ یِ)
رجوع به صرائد شود
لغت نامه دهخدا
(صَ ءِ)
جمع واژۀ صریح. (منتهی الارب). رجوع به صریح شود
لغت نامه دهخدا
(صَ ءِ)
جمع واژۀ صریقه. (منتهی الارب). رجوع به صریقه شود
لغت نامه دهخدا
(فَ ءِ)
جمع واژۀ فرید و فریده. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به فرید و فریده شود، نزد بلغا مختص به فصاحت است نه بلاغت، چه آن عبارت است از ایراد کلمه ای که قائم مقام دانۀ گوهر واسطۀ گردن بند باشد و چنین دانه باید که درّ یتیم بود، و ایراد چنین کلمه ای دلالت کند بر بلندی و عظمت و فصاحت کلام و نیرو و روانی گفتار و اصالت نژادی سخن به نحوی که اگر آن کلمه از گفتار بیفتد، بر طبع گویندۀ فصیح زبان سخت گران آید، مانند حصحص در این آیت: الاّن حصحص الحق. و الرفث در این آیت: احل لکم لیله الصیام الرفث الی نسائکم و... (از کشاف اصطلاحات الفنون)
لغت نامه دهخدا
(صَ ءِ)
جمع واژۀ صدّاد است. رجوع بدان لغت شود
لغت نامه دهخدا
(خَ ءِ)
زنان بکر و شرمگین. (از غیاث اللغات) (از آنندراج) (دهار). جمع واژۀ خریده. رجوع به خریده در این لغت نامه شود: در حرم حرمتش بخاتونی نشاند و پیوسته با او ذوق معاشرت می راند بر روی سایر سریات برکشید و بر خواص مخدراتش برگزید و از خرائدش گردانید. (از ترجمه محاسن اصفهان) ، درهای ناسفته. (از غیاث اللغات) (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(ثَ ءِ)
جمع واژۀ ثریده
لغت نامه دهخدا
(صُ)
ابن صرد، مکنی به ابونعیم. تابعی است. تابعی عنوانی است که در تاریخ اسلامی به مسلمانان نسل دوم داده می شود، کسانی که پیامبر اسلام را ندیدند اما با صحابه معاشرت داشتند. تابعین از نظر علمی، دینی و اخلاقی در مرتبه بالایی قرار داشتند و بسیاری از آنان شاگرد مستقیم بزرگان صحابه بودند. نقش آن ها در تدوین احادیث، احکام فقهی و تفاسیر قرآنی غیرقابل انکار است و آثارشان تا به امروز مورد استفاده قرار می گیرد.
لغت نامه دهخدا
جمع ثرید، پارسی تازی گشته تریدها تریت ها ریزه نان ها که درآبگوشت ریزند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رائد
تصویر رائد
جاسوس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صراد
تصویر صراد
ابر تنک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صائد
تصویر صائد
شکاری، صید کننده
فرهنگ لغت هوشیار
جمع فریده، تنها ها تک ها یگانه ها گوهران جمع فرید و فریده یگانه ها مفردات، اشیا نفیس، عبارتست از ایراد کلمه ای که قایم مقام دانه گوهر واسطه گردن بند باشد و چنین دانه باید که در یتیم بود و ایراد چنین کلمه ای دلالت کند بر بلندی و عظمت و فصاحت کلام: و فراید قلاید رشید الدین و طواط که گوش و گردن آفاق بدان متحلیاست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صعائد
تصویر صعائد
جمع صعود، بلندی ها بالا رفتن ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خرائد
تصویر خرائد
جمع خریده و بمعنی مروارید ناسفته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جرائد
تصویر جرائد
دفترها، جراید
فرهنگ لغت هوشیار