صدقه ها، چیزهایی که در راه خدا به بینوایان می دهند به جهت ثواب، چیزهایی که کسی برای سلامت خود و دفع بلا به مردم فقیر و مستحق می دهند، صدقه سرها، صدقه سری ها، جمع واژۀ صدقه
صدقه ها، چیزهایی که در راه خدا به بینوایان می دهند به جهت ثواب، چیزهایی که کسی برای سلامت خود و دفع بلا به مردم فقیر و مستحق می دهند، صدقه سرها، صدقه سری ها، جمعِ واژۀ صدقه
جمع واژۀ صدقه. (منتهی الارب) : نالد همی بزاری و گرید همی بدرد آنکس که یافتی صدقات و زکات تو. مسعودسعد. زیان رسیده را تفقد نماید که اعظم صدقات است. (مجالس سعدی). رجوع به صدقه شود، جمع واژۀ صدقه. (قطر المحیط) (منتهی الارب). و رجوع به صدقه شود
جَمعِ واژۀ صَدَقه. (منتهی الارب) : نالد همی بزاری و گرید همی بدرد آنکس که یافتی صدقات و زکات تو. مسعودسعد. زیان رسیده را تفقد نماید که اعظم صدقات است. (مجالس سعدی). رجوع به صدقه شود، جَمعِ واژۀ صَدقَه. (قطر المحیط) (منتهی الارب). و رجوع به صدقه شود
بمعنی دوستان، و این جمع واژۀ صدیق است که بر وزن فعیل باشد. (غیاث) (آنندراج). جمع واژۀ صدیق. (منتهی الارب) (ترجمان علامۀجرجانی ص 63) (اقرب الموارد) (قطر المحیط). مردمان صدیق و راستگو. (ناظم الاطباء). و رجوع به صدیق شود
بمعنی دوستان، و این جَمعِ واژۀ صدیق است که بر وزن فعیل باشد. (غیاث) (آنندراج). جَمعِ واژۀ صدیق. (منتهی الارب) (ترجمان علامۀجرجانی ص 63) (اقرب الموارد) (قطر المحیط). مردمان صدیق و راستگو. (ناظم الاطباء). و رجوع به صدیق شود