جدول جو
جدول جو

معنی صدقاء - جستجوی لغت در جدول جو

صدقاء
(صُ دَ)
جمع واژۀ صدیق. (منتهی الارب). رجوع به صدیق شود
لغت نامه دهخدا
صدقاء
جمع صدیق، هر توزان دوست دوست خالص، جمع اصدقاء صدقاء صدقان، جمع الجمع اصادق مقابل عدو
فرهنگ لغت هوشیار
صدقاء
((صُ دَ))
جمع صدیق
تصویری از صدقاء
تصویر صدقاء
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از صدقات
تصویر صدقات
صدقه ها، چیزهایی که در راه خدا به بینوایان می دهند به جهت ثواب، چیزهایی که کسی برای سلامت خود و دفع بلا به مردم فقیر و مستحق می دهند، صدقه سرها، صدقه سری ها، جمع واژۀ صدقه
فرهنگ فارسی عمید
(بَ تُلْ اَ دِ)
در احکام نجوم برج پس از بیت السفر والدین باشد و آن بیت یازدهم است. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(صُ)
جمع واژۀ صدقه. (قطر المحیط) (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(صَدْ دا)
چاهی است یا چشمه ای است که شیرین تر از آن آبی در عرب نیست. (منتهی الارب) (قطر المحیط). رجوع به صدآء شود
لغت نامه دهخدا
(صُ)
ابن یزید بن حرب از کهلان. جدی جاهلی است فرزندان وی از قبائل یمن اند و نسبت بدو صدائی است. (الاعلام زرکلی ص 429)
لغت نامه دهخدا
(صُ)
نام قبیله ای است به یمن. (منتهی الارب) (الانساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(صَ دَ)
جمع واژۀ صدقه. (منتهی الارب) :
نالد همی بزاری و گرید همی بدرد
آنکس که یافتی صدقات و زکات تو.
مسعودسعد.
زیان رسیده را تفقد نماید که اعظم صدقات است. (مجالس سعدی). رجوع به صدقه شود، جمع واژۀ صدقه. (قطر المحیط) (منتهی الارب). و رجوع به صدقه شود
لغت نامه دهخدا
(صَ دُ)
جمع واژۀ صدقه. (قطر المحیط) (منتهی الارب) (ترجمان علامۀ جرجانی). رجوع به صدقه شود
لغت نامه دهخدا
(صُ دَ)
جمع واژۀ صدقه. (منتهی الارب) (قطر المحیط). رجوع به صدقه شود
لغت نامه دهخدا
(صُ دُ)
جمع واژۀ صدقه. (قطر المحیط) (اقرب الموارد). رجوع به صدقه شود، جمع واژۀ صدقه. (منتهی الارب). رجوع به صدقات شود
لغت نامه دهخدا
(صُ)
جمع واژۀ صدیق. (منتهی الارب). رجوع به صدیق شود
لغت نامه دهخدا
(شَ)
زن کام گشاده و بلیغ. (منتهی الارب). ج، شدق
لغت نامه دهخدا
(اَ دِ)
بمعنی دوستان، و این جمع واژۀ صدیق است که بر وزن فعیل باشد. (غیاث) (آنندراج). جمع واژۀ صدیق. (منتهی الارب) (ترجمان علامۀجرجانی ص 63) (اقرب الموارد) (قطر المحیط). مردمان صدیق و راستگو. (ناظم الاطباء). و رجوع به صدیق شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از صدقات
تصویر صدقات
جمع صدقه
فرهنگ لغت هوشیار
دوست، دوست خالص، جمع اصدقاء، صدقاء، صدقان، جمع الجمع اصادق، مقابل عدو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صداء
تصویر صداء
زنگ زنگار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اصدقاء
تصویر اصدقاء
جمع صدیق دوستان
فرهنگ لغت هوشیار