جدول جو
جدول جو

معنی صج - جستجوی لغت در جدول جو

صج
(تَ هََ مْ مُ)
آهن را بر آهن کوفتن بدان مرتبه که آواز برآید. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(صُ جُ)
آواز کوفتگی آهن بر آهن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(اَ صَ)
مرد بی موی پیش سر. (منتهی الارب) (آنندراج). مرد که موی پیش سر ندارد. اصلع. (از اقرب الموارد). اصلع. و آن لغت شنیعی است که آنرا نیاورند. (از متن اللغه) ، در عرف، طلب چیزی با تواضع. (از کشاف اصطلاحات الفنون). سؤال ادنی باعلی. (غیاث اللغات). تضرع. خواهش: هرچند این التماس هراس بر من مستولی گردانید. (کلیله و دمنه). و التماس او بر این مقصور گشته است. (کلیله ودمنه). بر موجب التماس او آن ملطفات را بحضرت سلطان فرستادم. (ترجمه تاریخ یمینی). امیرالمؤمنین الناصرلدین اﷲ التماس او مبذول داشت. (جهانگشای جوینی).
مردمان چون باغ از آنجا گل بدامن میبرند
التماس عاشقان افتاده هرجا بر زمین.
وحید (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از اعصج
تصویر اعصج
مرد بی مو، نیزه زدوده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خالصجات
تصویر خالصجات
جمع خالصه، رمن نادرست از خالصه دیوانهیران جمع خالصه
فرهنگ لغت هوشیار