جدول جو
جدول جو

معنی صبوی - جستجوی لغت در جدول جو

صبوی
(صَ بَ)
منسوب به صبا
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از صبوری
تصویر صبوری
شکیبایی، بردباری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ابوی
تصویر ابوی
پدرانه،
پدر مثلاً ابوی من، ابوی شما
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صبوت
تصویر صبوت
نادانی، جوانی، کودکی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صبور
تصویر صبور
صبر کننده، بردبار، شکیبا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صبوحی
تصویر صبوحی
شرابی که صبح زود بخورند
صبوحی زدن: نوشیدن شراب در بامداد، برای مثال بر من که صبوحی زده ام خرقه حرام است / ای مجلسیان راه خرابات کدام است (سعدی۲ - ۳۴۷)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صفوی
تصویر صفوی
کسی که نسبش به شیخ صفی می رسد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نبوی
تصویر نبوی
مربوط به نبی مثلاً حدیث نبوی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صبوح
تصویر صبوح
هر چیزی که صبح بخورند یا بیاشامند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صبور
تصویر صبور
شکیبا، صابر، حلیمی، شکیبنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نبوی
تصویر نبوی
منسوب به نبی و پیغمبر (ص)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صبحی
تصویر صبحی
منسوب به صبح بامدادی
فرهنگ لغت هوشیار
در فارسی به کار می رود پدر منسوب به اب پدری، در تداول فارسیان این کلمه را بمعنی پدر بکار برند و ابوی من ابوی تو ابوی او گویند و بدین معنی در بعضی نوشته ها هم بکار رفته است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صبوح
تصویر صبوح
هر چیزی که صبح بخورند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صبوت
تصویر صبوت
نادانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صبوری
تصویر صبوری
شکیبایی برد باری شکیبای بردباری تحمل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سبوی
تصویر سبوی
آوندی سفالین و دسته دار که در آن شراب و جز آن ریزند کوزه سفالی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صبوه
تصویر صبوه
خامی جوانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ربوی
تصویر ربوی
منسوب به ربا
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به صفی الدین اردبیلی هریک از افراد خاندان صفی الدین اردبیلی، جمع صفیون صفویین (بسیاق عربی) صفویان (بسیاق فارسی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبوی
تصویر تبوی
نکاح کردن، فرود آمدن و مقیم شدن در آن، جا دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ابوی
تصویر ابوی
((اَ بَ))
پدری، پدر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از صبور
تصویر صبور
((صَ))
شکیبا، بردبار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از صبوحی
تصویر صبوحی
شراب خوردن به وقت صبح، شرابی که صبح خورند، کسی که صبوحی خورد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از صبوح
تصویر صبوح
((صَ))
هر چیزی که صبح بخورند یا بنوشند، پگاه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نبوی
تصویر نبوی
((نَ بَ))
منسوب به نبی و پیغمبر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از صبور
تصویر صبور
شکیبا، بردبار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از صبور
تصویر صبور
Patient
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نبوی
تصویر نبوی
Prophetic
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نبوی
تصویر نبوی
profético
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از صبور
تصویر صبور
терпеливый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از صبور
تصویر صبور
geduldig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از نبوی
تصویر نبوی
proroczy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از صبور
تصویر صبور
терплячий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از نبوی
تصویر نبوی
пророческий
دیکشنری فارسی به روسی