صبصاب (صَ) سطبر و درشت سخت، بقیۀ هر چیزی، رفته و محو شده از چیزی، مردشجاع توانا و چالاک، خمس صبصاب، خمس باکوشش، و خمس نوعی از نوبت آب باشد. (منتهی الارب) ادامه... سطبر و درشت سخت، بقیۀ هر چیزی، رفته و محو شده از چیزی، مردشجاع توانا و چالاک، خمس صبصاب، خمس باکوشش، و خمس نوعی از نوبت آب باشد. (منتهی الارب) لغت نامه دهخدا
صبصاب ته مانده پس مانده، پراکنده، ستبر، دلیر، چالاک ادامه... ته مانده پس مانده، پراکنده، ستبر، دلیر، چالاک تصویر صبصاب فرهنگ لغت هوشیار