- صانقانی (نِ)
نسبت است به صانقان. رجوع به صانقان شود
معنی صانقانی - جستجوی لغت در جدول جو
- صانقانی (نِ)
ابوحمزه. ابوذرعه گوید: وی در ادب فاضل و بر جهمیه سخت گیر بود. (الانساب سمعانی)
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(لَ)
لغت نامه دهخدا
احمد بن خلیل بن منصور معروف به ابن خالویه. وی به عراق و شام شد و از قتیبه بن سعید و هارون بن سعید و ابومروان عثمانی و دیگران حدیث نوشت. از وی محمد بن علی بن طرخان صالقانی روایت کند. (الانساب سمعانی) (معجم البلدان)
محمد بن علی بن طرخان. ازاحمد بن خلیل صالقانی روایت کند. (الانساب سمعانی)
محمد بن علی بن طرخان. ازاحمد بن خلیل صالقانی روایت کند. (الانساب سمعانی)
نسبت است به سانقان که طایفه ای از اهل علم از آنجا برخاسته اند، (معجم البلدان) (الانساب سمعانی)، رجوع به صانقانی شود
پارسی تازی گشته تالگانی تایگانی منسوب به طالقان از مردن طالقان، لهجه مردم طالقان
อย่างตรงไปตรงมา , จริงจัง , อย่างจริงใจ , อย่างซื่อสัตย์ , อย่างซื่อสัตย์
samimi bir şekilde, samimi, içten bir şekilde, dürüst bir şekilde, doğru bir şekilde
