جدول جو
جدول جو

معنی صامت - جستجوی لغت در جدول جو

صامت
خاموش، خموش، ساکت
تصویری از صامت
تصویر صامت
فرهنگ لغت هوشیار
صامت
مقابل ناطق، ساکت، خاموش، ناتوان در سخن گفتن، (سینما، تئاتر) ویژگی فیلم بدون صدا، در علم زبانشناسی واجی که در گذر خود از اندام های گویایی به مانعی برخورد می کند مانند ج، د، ر، همخوان، بی صدا، کنایه از زر و سیم
صامت و ناطق: کنایه از دارایی شخص از زر و سیم و چهارپایان
تصویری از صامت
تصویر صامت
فرهنگ فارسی عمید
صامت
((مِ))
بی صدا، خاموش، اموال غیر جاندار مانند زر و سیم، اسباب، جامه و خانه و غیره، حرفی که حرکت نداشته باشد
تصویری از صامت
تصویر صامت
فرهنگ فارسی معین
صامت
Consonant
تصویری از صامت
تصویر صامت
دیکشنری فارسی به انگلیسی
صامت
согласная
دیکشنری فارسی به روسی
صامت
Konsonant
دیکشنری فارسی به آلمانی
صامت
приголосна
دیکشنری فارسی به اوکراینی
صامت
spółgłoska
دیکشنری فارسی به لهستانی
صامت
consoante
دیکشنری فارسی به پرتغالی
صامت
consonante
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
صامت
consonante
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
صامت
consonne
دیکشنری فارسی به فرانسوی
صامت
medeklinker
دیکشنری فارسی به هلندی
صامت
व्यंजन
دیکشنری فارسی به هندی
صامت
konsonan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
صامت
حرفٌ صامتٌ
دیکشنری فارسی به عربی
صامت
자음
دیکشنری فارسی به کره ای
صامت
עִנְיָן
دیکشنری فارسی به عبری
صامت
辅音
دیکشنری فارسی به چینی
صامت
子音
دیکشنری فارسی به ژاپنی
صامت
ünsüz
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
صامت
konsonanti
دیکشنری فارسی به سواحیلی
صامت
พยัญชนะ
دیکشنری فارسی به تایلندی
صامت
ব্যঞ্জনবর্ণ
دیکشنری فارسی به بنگالی
صامت
صامت
دیکشنری فارسی به اردو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از صامته
تصویر صامته
مونث صامت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سامت
تصویر سامت
بستوه آمدن، بیزار شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شامت
تصویر شامت
کسی که در بلیه دیگری خوشحال باشد بدبختی، شومی و بدی، بدفالی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صامل
تصویر صامل
خشک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صدمت
تصویر صدمت
کوفتن ضرب زدن، کوب ضرب، آسیب آزار، مصیبت، جمع صدمات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صرامت
تصویر صرامت
دلیری و چالاکی، شجاعت، قطع کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صائت
تصویر صائت
غریونده ونگنده آوا دار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قامت
تصویر قامت
قد، بلندی تنۀ آدمی، اندام
اذان خفیف و کلماتی که در آغاز نماز می گویند، اقامه
قامت بستن (زدن، گفتن): به نماز ایستادن، قد قامت الصلوه گفتن
قامت کردن: به نماز ایستادن، قد قامت الصلوه گفتن، قامت بستن، برای مثال بر در مسجد گذاری کن که پیش قامتت / در نماز آیند آن ها یی که قامت می کنند (اوحدی - ۲۰۹)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صرامت
تصویر صرامت
تیز و برنده شدن، دلیر و بی باک شدن، شجاعت، دلیری، بی باکی، چالاکی، برندگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صمات
تصویر صمات
ساکت، خاموش شدن
فرهنگ لغت هوشیار