جدول جو
جدول جو

معنی صالحات - جستجوی لغت در جدول جو

صالحات
(لِ)
جمع واژۀ صالحه.
- باقیات صالحات، آثار نیک که از شخص ماند پس از مردن وی
لغت نامه دهخدا
صالحات
زنان درست کار، اعمال شایسته و صالح، باقیات صالحات، آثار نیک که از شخص مانده باشد پس از مردن وی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از صلاحیت
تصویر صلاحیت
صالح بودن، شایسته بودن، در خور بودن، شایستگی، سزاواری، اهلیت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سابحات
تصویر سابحات
سابح، کشتی ها، ستارگان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سالدات
تصویر سالدات
سرباز، به ویژه سرباز روسی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مالیات
تصویر مالیات
پولی که دولت از اشخاص و مؤسسات می گیرد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اصلاحات
تصویر اصلاحات
اصلاح، در علوم سیاسی تغییر در امور اقتصادی، اجتماعی یا سیاسی کشور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عالیات
تصویر عالیات
جمع واژۀ عالیه، عالی، بسیار خوب، دارای کیفیت خوب، بزرگ، مهم، رفیع، بلند
فرهنگ فارسی عمید
(لِ)
دهی از دهستان بویراحمد سرحدی بخش کهکیلویۀ شهرستان بهبهان، 12هزارگزی باختری سی سخت، 13هزارگزی باختر اتومبیل رو سی سخت به شیراز. کوهستانی، سردسیر، مالاریائی، سکنه 120 تن. آب آن از رود کبک کیان، محصول غلات، برنج، پشم، لبنیات، شغل اهالی زراعت و حشم داری، صنایع دستی زنان قالی، جوال، جاجیم بافی. راه مالرو. ساکنین از طایفۀ بویراحمد پائین می باشند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(لِ)
جمع واژۀ فارسی صالح: یکی از جملۀ صالحان به خواب دید پادشاهی را در بهشت و پارسائی را در دوزخ. (گلستان)
لغت نامه دهخدا
کوههااند به سرات، (معجم البلدان) (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از عالیات
تصویر عالیات
جمع عالیه، بنگرید به عالیه جمع عالیه: حضرات عالیات عتبات عالیات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صایمات
تصویر صایمات
مونث صایم، جمع صایمات (صائمات)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مصطلحه، زبانزد ها جمع مصطلحه (مصطلح) : وضوح و صراحت اساس سخنوری آنان بشمار میرفته وبکار بردن لغات و مصطلحات عوام و پیشه وران را از جهت نزدیک ساختن مطلب بذهن آنان حتم و فرضی میشمرده اند
فرهنگ لغت هوشیار
مصالحه: اسکندر بعد از ظهور علامات عصیان یارای آمدن نداشت با کیومرث طریقه مصالحت و دوستی پیش گرفت و او را نیز ترسانیده از راه صواب بینداخت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نایحات
تصویر نایحات
جمع نایحه (نائحه) مونث نایح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از واضحات
تصویر واضحات
جمع واضحه، آشکارها جمع واضحه
فرهنگ لغت هوشیار
باج و خراج، سهمی است که بموجب اصل تعاون و بر وفق مقررات هر یک از سکنه کشور موظف است که از ثروت و در آمد خود بمنظور تامین هزینه های عمومی و حفظ منافع اقتصادی یا سیاسی یا اجتماعی کشور بقدر قدرت و توانائی خود بدولت بدهد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صاحیات
تصویر صاحیات
شراب خالص و پاکیزه، سخن خالص و بی آمیغ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صائمات
تصویر صائمات
جمع صائمه، روزه داران مونث صایم، جمع صایمات (صائمات)
فرهنگ لغت هوشیار
شایسته بودن اهلیت داشتن، شایستگی سزاواری اهلیت. توضیح این کلمه را در فارسی معمولا به تشدید یاء تلفظ کنند ولی در عربی فصیح به تخفیف یاء است مع هذا بطرس بستانی در محیط المحیط به تشدید یاء ذکر کرده است و پیداست که عرب معاصر هم مانند ایرانیان بر خلاف اصل مشدد تلفظ کنند، اختیاری که قانون با دادگاهی میدهد که به موجب آن بدعوایی رسیدگی کند به عبارت دیگر برای رسیدگی بدعوای خاص. مشورت، سزاواری، اهلیت، شایسته بودن
فرهنگ لغت هوشیار
به گونه رمن کالاهای فرستاده فرستاده ها فرستگان جمع صادره آنچه از محلی خارج کنند و به جای دیگر فرستند، کالاهایی که از کشوری به کشوری دیگر ارسال شود مقابل واردات
فرهنگ لغت هوشیار
تیره ای از گروهیان (شیعه) زیدیه پیروان حسن بن صالح بن حی ثوری همدانی که ابوبکر و عمر را رهنمودان راستین می دانستند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صابرات
تصویر صابرات
جمع صابره، شکیبایان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تالفات
تصویر تالفات
جمع تالف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تالمات
تصویر تالمات
جمع تالم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اصلاحات
تصویر اصلاحات
ویرایش ها جمع اصلاح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سانحات
تصویر سانحات
جمع سانحه، رخدادها جمع سانحه اتفاقات سرگذشتها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سالدات
تصویر سالدات
سرباز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سابحات
تصویر سابحات
جمع سابح، جمع سابحه، کشتی ها ستارگان فرشتگان
فرهنگ لغت هوشیار
به زاد به خود به خود بذات ذاتا بخودی خود بگوهر مقابل باعرض بالغیر: (حرکت بالذات)، داتی اصلی: (و یتحمل که بعضی فقرات طفیلی آنچه مقصود بالذات بود در این کتاب عالم آرا در رشته تحریر در آمده باشد که محل اعتراض معترضان بوالفضل تواند بود)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سابحات
تصویر سابحات
((بِ))
فرشتگانی که میان زمین و آسمان تسبیح کنند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سالدات
تصویر سالدات
سرباز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از صلاحیت
تصویر صلاحیت
شایستگی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مالیات
تصویر مالیات
باج، پاژ
فرهنگ واژه فارسی سره