جدول جو
جدول جو

معنی صاحبرام - جستجوی لغت در جدول جو

صاحبرام
(حِ)
شاعری است و مؤلف صبح گلشن گوید وی از کایتهان لکهنوست، سخن سنج فارسی وارد و در تاریخ گوئی ملکه ای داشت و در عهد سلطنت غازی الدین حیدرملقب به شاه زمن و نصیرالدین حیدر سلاطین ملک اود علم شهرت می افراشت. در تاریخ وفات غازی الدین حیدر پادشاه که در مقام نجف به شهر لکهنو مدفون است میگوید:
چون رفت شه زمن ز دنیا
ماتم دل خاص و عام بگرفت
از روی بکا و آه گفتم
حیدر به نجف مقام بگرفت (1243 هجری قمری).
و تاریخ فوت میر سرفراز علی را چنین گفته:
بهر آن سرفراز محفل دین
جام رحمت ز فیض لم یزلی است
گفت هاتف به سال تاریخش
به جنان جای سرفراز علی است (1239 هجری قمری).
و سال بنای چاه ظفرالدوله معظم الملک فتح علی خان بهادر هیبت جنگ محافظ خزانۀ شاه اود که از آثار مشهورۀ شهر لکهنواست چنین برآورده:
از فتح علی خان که در این نام مبارک
تاریخ بنای چه نو گشت نمایان
از عالم غیب آمده آواز به گوشم
برجاست که تاریخ بود فتح علی خان (1249 هجری قمری).
(صبح گلشن ص 240)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از احترام
تصویر احترام
(دخترانه)
بزرگ داشتن
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از صاحب رای
تصویر صاحب رای
دارای رای و تدبیر درست
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از احترام
تصویر احترام
رفتاری که نشان دهندۀ بزرگداشت و گرامی داشتن کسی است، حرمت داشتن، گرامی بودن
احترامات فائقه: احترامات بیشتر و بهتر. معمولاً در ذیل نامه ها نوشته می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صاحبکار
تصویر صاحبکار
کار فرما، سرپرست کار گزار پاکار (مباشر واژه نامه مازندرانی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احترام
تصویر احترام
حرمت داشتن، پاس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صابرات
تصویر صابرات
جمع صابره، شکیبایان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صاحب رای
تصویر صاحب رای
دارای رای و تدبیر صائب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صاحبفراش
تصویر صاحبفراش
بیمار بستری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صاحبقدم
تصویر صاحبقدم
آن که در راهی گام زند، سالک، خوشقدم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صاحبقلم
تصویر صاحبقلم
نویسنده کلکدار
فرهنگ لغت هوشیار
فرخزاد کسی را گویند که هنگام زادن وی دو ستاره همایون چون اورمزد (مشتری) و ناهید (زهره) در یکی از آبام های (بروج) دوازده گانه باشند، والا نامور کسی که بهنگام انعقاد نطفه یا در وقت زادن وی قرانی در سیارات صورت گیرد، پادشاه عظیم الشان عادل و جهانگیری که دولتش دوام داشته باشد، توضیح این تعبیر را از احکام نجوم گرفته اند زیرا اثر بعض قرانات کواکب همچون کواکب قران زحل و مشتری در بیت طالع دلیل است بر این که مولود پادشاهی عادل و جهانگیر و ملکش پایدار است، کسی که در عصر خود به جهتی از جهات برهم سلکان خویش تفوقی حاصل کرده و در حرفه خود ممتاز و مشار الیه شده باشد: وزیر صاحبقران شاعر صاحبقران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صاحبقدم
تصویر صاحبقدم
سالک، خوشقدم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از احترام
تصویر احترام
((اِ تِ))
حرمت گذاشتن، بزرگ داشتن، حرمت، بزرگداشت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از احترام
تصویر احترام
پاس، ارج، سنایش، بزرگداری، بزرگ داشت، شکوهیدن، آزرمیدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از احترام
تصویر احترام
Regard, Deference, Respectability, Respectfulness, Reverence
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از احترام
تصویر احترام
déférence, considération, (FR) respectabilité, (FR) respect, (FR) révérence
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از احترام
تصویر احترام
ความเคารพ , ความเหมือนกัน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از احترام
تصویر احترام
saygı, (TR) saygınlık, (TR) saygı, (TR) hürmet
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از احترام
تصویر احترام
존경 , 동일성
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از احترام
تصویر احترام
敬意 , 尊重 , 同一性
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از احترام
تصویر احترام
כבוד , כָּבוֹד , זהות
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از احترام
تصویر احترام
आदर , सम्मान , समानता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از احترام
تصویر احترام
penghormatan, (ID) rasa hormat, (ID) penghormatan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از احترام
تصویر احترام
heshima, (SW) heshima
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از احترام
تصویر احترام
Ehrerbietung, Achtung, (DE) Respektabilität, (DE) Respekt, (DE) Ehrfurcht
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از احترام
تصویر احترام
eerbied, respect, (NL) respectabiliteit, (NL) respect, (NL) eerbied
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از احترام
تصویر احترام
deferencia, respecto, (ES) respetabilidad, (ES) respeto, (ES) reverencia
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از احترام
تصویر احترام
deferenza, rispetto, (IT) rispettabilità, (IT) rispetto, (IT) riverenza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از احترام
تصویر احترام
deferência, respeito, (PT) respeitabilidade, (PT) respeito, (PT) reverência
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از احترام
تصویر احترام
尊重 , 相同
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از احترام
تصویر احترام
szacunek, (PL) szacowność, (PL) szacunek
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از احترام
تصویر احترام
повага , подібність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از احترام
تصویر احترام
уважение , одинаковость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از احترام
تصویر احترام
সম্মান , শ্রদ্ধা , অভিন্নতা
دیکشنری فارسی به بنگالی