جدول جو
جدول جو

معنی صئبل - جستجوی لغت در جدول جو

صئبل
(صِ بُ / بِ)
بلا. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(ضِءْ بِ / ضِءْ بُ)
سختی و بلا. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(زِءْ بِ)
بلا و داهیه. (منتهی الارب). بلاء و داهیه و آفت. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(صِ طَ)
مخفف اصطبل است:
افریقیه صطبل ستوران بارکش
عموریه گریزگه باز و بازدار.
منوچهری.
گوش بعضی از تعالواها کر است
هر ستوری را صطبلی دیگر است.
مولوی.
رجوع به اصطبل شود
لغت نامه دهخدا
(صِمْ بِ)
زیرک ناآشنا. (اقرب الموارد) (قطر المحیط). رجوع به مادۀ قبل و مادۀ بعد شود
لغت نامه دهخدا
(صِمْ بِ)
نام مردی از تغلب. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(صُمْ بُ)
مرد زیرک ناشناخته وناآشنا. (منتهی الارب). رجوع به دو مادۀ ذیل شود
لغت نامه دهخدا
(صُمْ بَ)
مرد زیرک ناشناخته وناآشنا. (منتهی الارب). رجوع به دو مادۀ قبل شود
لغت نامه دهخدا