- شیوا (دخترانه)
- شیرین بیان، خوش زبان، ایزد بزرگ هندیان باستان، فصیح، بلیغ
معنی شیوا - جستجوی لغت در جدول جو
- شیوا
- فصیح، ظریف، بلیغ
- شیوا
- فصیح، بلیغ
در آیین هندوئیسم، خدای مخرب و مظهر انهدام که معمولاً او را به صورت مردی عبوس نمایش می دهند، آیین پرستش شیوا که یکی از سه صورت مهم آیین کنونی هندوئیسم را تشکیل می دهد
- شیوا
- فصیح، بلیغ
- شیوا
- Eloquent, Rhetorical
- شیوا
- красноречивый , риторический
- شیوا
- eloquent, rhetorisch
- شیوا
- красномовний , риторичний
- شیوا
- elokwentny, retoryczny
- شیوا
- eloquente, retórico
- شیوا
- eloquente, retorico
- شیوا
- elocuente, retórico
- شیوا
- éloquent, rhétorique
- شیوا
- welsprekend, rhetorisch
- شیوا
- प्रवाही , काव्यात्मक
- شیوا
- fasih, retoris
- شیوا
- بليغٌ , بلاغيٌّ
- شیوا
- 웅변적인 , 수사적인
- شیوا
- רהוט , רטורי
- شیوا
- 雄辩的 , 修辞的
- شیوا
- 雄弁な , 修辞的
- شیوا
- etkili, retorik
- شیوا
- fasihi, kihadhari
- شیوا
- ชัดเจน , วาทศิลป์
- شیوا
- প্রবাহিত , শব্দবিন্যাসিক
- شیوا
- فصیح , بلاغی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آمیخته و برهم، لرزان