جمع واژۀ شیل به قیاس عربی، رجوع به شیل شود، ماهی خانه، ادارۀ ماهی، محلی که برای صید آماده باشد، (یادداشت مؤلف)، شرکتی که به صید و توزیع وفروش ماهیهای بحر خزر می پردازد، دستگاه صید ماهی در سواحل بحر خزر، (فرهنگ فارسی معین)
جَمعِ واژۀ شیل به قیاس عربی، رجوع به شیل شود، ماهی خانه، ادارۀ ماهی، محلی که برای صید آماده باشد، (یادداشت مؤلف)، شرکتی که به صید و توزیع وفروش ماهیهای بحر خزر می پردازد، دستگاه صید ماهی در سواحل بحر خزر، (فرهنگ فارسی معین)
جمع شیل (بسیاق عربی) دستگاه صید ماهی در سواحل بحر خزر، شرکتی که به صید و توزع و فروش ماهیهای بحر خزر می پردازد: شیلات ایران بریدگیها و گشادگیهائی از دریا که در خشکی پیش رفته باشد و در آنجا ماهی صید کنند
جمع شیل (بسیاق عربی) دستگاه صید ماهی در سواحل بحر خزر، شرکتی که به صید و توزع و فروش ماهیهای بحر خزر می پردازد: شیلات ایران بریدگیها و گشادگیهائی از دریا که در خشکی پیش رفته باشد و در آنجا ماهی صید کنند
سفرۀ طعام، سفرۀ بزرگی که انواع خوراک ها برآن چیده می شود عنّاب، میوه ای بزرگ تر از سنجد و به رنگ قرمز تیره که مصرف خوراکی و دارویی دارد، چیلان، جیلان، سیلانه، سنجد گرگان، تبرخون شیلان کشیدن: گستردن سفرۀ طعام
سفرۀ طعام، سفرۀ بزرگی که انواع خوراک ها برآن چیده می شود عَنّاب، میوه ای بزرگ تر از سنجد و به رنگ قرمز تیره که مصرف خوراکی و دارویی دارد، چیلان، جیلان، سیلانِه، سِنجِد گُرگان، تَبَرخون شیلان کشیدن: گستردن سفرۀ طعام
مهمانی عام، (یادداشت مؤلف)، سفرۀ طعام، و با لفظ کشیدن مستعمل است، (آنندراج)، سفرۀ طعام، (از برهان)، سفره و خوان طعام، (غیاث)، سفره، (انجمن آرا)، سماط سلاطین و امرا، (برهان) (ناظم الاطباء)، سفرۀ امرا و بزرگان، (فرهنگ فارسی معین)، مجازاً طعام را نیز گفته اند، (از برهان) (از غیاث)، طعام که بزرگان پخته اند، (انجمن آرا)، طعام، (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین)، اسباب طعام خوری، (منتهی الارب)، به معنی صورت قابهای طعام، مجاز است، (آنندراج)، موقع صرف ناهار و صلای طعام، (فرهنگ فارسی معین)، به معنی عناب است و آن میوه ای باشد مانند سنجد که در دواها بکار برند و خون را صاف کند، (برهان) (از غیاث)، عناب، (ناظم الاطباء)، رجوع به سنجد شیلان شود، در ارسباران، نسترن وحشی را گویند، (یادداشت مؤلف)، غله زار، (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)، جایی که علف سبز بسیار دارد، (ناظم الاطباء)
مهمانی عام، (یادداشت مؤلف)، سفرۀ طعام، و با لفظ کشیدن مستعمل است، (آنندراج)، سفرۀ طعام، (از برهان)، سفره و خوان طعام، (غیاث)، سفره، (انجمن آرا)، سماط سلاطین و امرا، (برهان) (ناظم الاطباء)، سفرۀ امرا و بزرگان، (فرهنگ فارسی معین)، مجازاً طعام را نیز گفته اند، (از برهان) (از غیاث)، طعام که بزرگان پخته اند، (انجمن آرا)، طعام، (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین)، اسباب طعام خوری، (منتهی الارب)، به معنی صورت قابهای طعام، مجاز است، (آنندراج)، موقع صرف ناهار و صلای طعام، (فرهنگ فارسی معین)، به معنی عناب است و آن میوه ای باشد مانند سنجد که در دواها بکار برند و خون را صاف کند، (برهان) (از غیاث)، عناب، (ناظم الاطباء)، رجوع به سنجد شیلان شود، در ارسباران، نسترن وحشی را گویند، (یادداشت مؤلف)، غله زار، (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)، جایی که علف سبز بسیار دارد، (ناظم الاطباء)
جمع واژۀ ایل، عنوان مجموع عشایر و قبایل مختلف و مجزا که بطور مستقل و یا لااقل اسماً تابع حکومت مرکزی میباشند و در نقاط مختلف مملکت تحت ریاست مطلق ایلخانی ها و ایل بیگی های خویش زندگی میکنند و غالباً به تربیت احشام وچادرنشینی و گاه به زراعت معیشت کرده اند و میکنند، تعداد ایلات و عشایر ایران زیاد است و آداب و رسوم و طرز معیشت آنها نیز با یکدیگر اختلاف بسیار دارد ولیکن بطور کلی کوچ مرتب سالیانه بین ییلاق و قشلاق و دوری و برکناری از لوازم تربیت مدنی و زندگی در سیاه چادرها (قره چادر) و تربیت مواشی از اوصاف مشترک آنهاست، مطالعه در احوال این عشایر که عامل عمده ای در حیات اقتصادی و اداری ایران است، اهمیت تمام در مردم شناسی دارد، (از دایرهالمعارف فارسی)، رجوع به ایل شود
جَمعِ واژۀ ایل، عنوان مجموع عشایر و قبایل مختلف و مجزا که بطور مستقل و یا لااقل اسماً تابع حکومت مرکزی میباشند و در نقاط مختلف مملکت تحت ریاست مطلق ایلخانی ها و ایل بیگی های خویش زندگی میکنند و غالباً به تربیت احشام وچادرنشینی و گاه به زراعت معیشت کرده اند و میکنند، تعداد ایلات و عشایر ایران زیاد است و آداب و رسوم و طرز معیشت آنها نیز با یکدیگر اختلاف بسیار دارد ولیکن بطور کلی کوچ مرتب سالیانه بین ییلاق و قشلاق و دوری و برکناری از لوازم تربیت مدنی و زندگی در سیاه چادرها (قره چادر) و تربیت مواشی از اوصاف مشترک آنهاست، مطالعه در احوال این عشایر که عامل عمده ای در حیات اقتصادی و اداری ایران است، اهمیت تمام در مردم شناسی دارد، (از دایرهالمعارف فارسی)، رجوع به ایل شود
فرانسوی خرمکه گونه ای شیرینی خوردنی یا شیرابه نوشیدنی از شیر و شکر و خرمک (کاکائو) نوعی شیرینی که با شیر و شکر و کاکائو ساخته می شود. نوعی شیرینی که با شیر و شکر و کاکائو ساخته شود
فرانسوی خرمکه گونه ای شیرینی خوردنی یا شیرابه نوشیدنی از شیر و شکر و خرمک (کاکائو) نوعی شیرینی که با شیر و شکر و کاکائو ساخته می شود. نوعی شیرینی که با شیر و شکر و کاکائو ساخته شود
شرینی ها جمله در خواب سخن های خوش و مال و منفعت هستند شکلات نیز مشمول این تعبیر قرار می گیرد اما این شیرینی چون آمیخته به قهوه یا کاکائو است تعبیر متفاوتی پیدا می کند. شکلات در خواب لذت گناه آلود است که غم می آورد و اندوه می آفریند. اگر در خواب ببینید که شکلات می خورید به دنبال دل خود می روید و کاری را انجام می دهید که دوست دارید ولی از نظر دیگران پسندیده نیست و در نتیجه شما غمین و ملول می شوید. تبعیت از هوای نفس همیشه ملال می آورد و موجب ملامت می شود. دیدن شکلات در خواب کاری است از همین نوع. خریدن شکلات یا هدیه گرفتن نیز همین تعبیر را دارد ولی تعارف دادن و هدیه بردن نشانه آن است که شما برای دیگری خوشحالی همراه با اندوه و تاسف می برید و سبب ناراحتی او می شوید. اگر طعم قهوه یا کاکائوی شکلات زیاد باشد این تفاوت قطعیت بیشتری پیدا می کند و میزان اندوه و تاسف بر شادی و شعف آن می چربد ولی اگر شهد شکلات بیشتر باشد و طعم قهوه و کاکائو مختصر محسوس باشد شادی بیشتر است و اندوه کمتر. نفایس الفنون
شرینی ها جمله در خواب سخن های خوش و مال و منفعت هستند شکلات نیز مشمول این تعبیر قرار می گیرد اما این شیرینی چون آمیخته به قهوه یا کاکائو است تعبیر متفاوتی پیدا می کند. شکلات در خواب لذت گناه آلود است که غم می آورد و اندوه می آفریند. اگر در خواب ببینید که شکلات می خورید به دنبال دل خود می روید و کاری را انجام می دهید که دوست دارید ولی از نظر دیگران پسندیده نیست و در نتیجه شما غمین و ملول می شوید. تبعیت از هوای نفس همیشه ملال می آورد و موجب ملامت می شود. دیدن شکلات در خواب کاری است از همین نوع. خریدن شکلات یا هدیه گرفتن نیز همین تعبیر را دارد ولی تعارف دادن و هدیه بردن نشانه آن است که شما برای دیگری خوشحالی همراه با اندوه و تاسف می برید و سبب ناراحتی او می شوید. اگر طعم قهوه یا کاکائوی شکلات زیاد باشد این تفاوت قطعیت بیشتری پیدا می کند و میزان اندوه و تاسف بر شادی و شعف آن می چربد ولی اگر شهد شکلات بیشتر باشد و طعم قهوه و کاکائو مختصر محسوس باشد شادی بیشتر است و اندوه کمتر. نفایس الفنون