جدول جو
جدول جو

معنی شیطرخ - جستجوی لغت در جدول جو

شیطرخ
(طَ رَ)
سیطرخ. نام پهلوان تورانی. باید شیدرخ (با ضم ’ر’) باشد بمعنی خورشیدرو ولی ولف بافتح ’ط’ و ’ر’ خوانده است. (لغات شاهنامه ص 193). نام یک پهلوان تورانی. (فرهنگ لغات ولف) :
ابا شیطرخ نامور گیو بود
دو گرد گرانمایۀ نیو بود.
فردوسی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شیطره
تصویر شیطره
شاه تره، گیاهی خودرو با گل هایش ریز خوشه ای قرمز رنگ که مصرف دارویی دارد
شهترج، شیترک، سرخیوس، هلیانه، شاه ترج، خامشه
فرهنگ فارسی عمید
(شَ طَ رَ)
شاه تره. (ناظم الاطباء). رجوع به شاه تره شود
لغت نامه دهخدا
(تَ)
گماشته شدن. (المصادر زوزنی)
لغت نامه دهخدا
(طَ رَ)
دارویی است هندی و بسیار تیز و تند. (ناظم الاطباء). گیاهی است از تیره برغست ها که علفی و نسبتاً زیباست. ارتفاعش بین 30 سانتی متر الی 1/2 متر می باشد. این گیاه دارای ساقه های منشعب و شاخه های زاویه دار است که به حالت خودرو در برخی نقاط اروپا و ایران و آسیای صغیر و شمال افریقا می روید. برگهای قاعده آن بیضوی و بزرگ ولی سایر برگها نوک تیز و باریک و کوچکند. بر روی شاخه های متعدد آن گلهای گلی یا بنفش رنگ ظاهر می شوند. حشیشهالاسنان. (فرهنگ فارسی معین). به هندی چتر را گویند. برگ آن به برگ سپندان ماننده است و درازی قصبۀ او تا یک گز باشد و آن دو نوع است: پارسی و هندوی. (از تذکرۀ صیدنۀ ابوریحان بیرونی). رجوع به تحفۀ حکیم مؤمن و اختیارات بدیعی و ذخیرۀ خوارزمشاهی شود
لغت نامه دهخدا
پارسی تازی گشته (در فرهنگ آنندراج این واژه را معرب چیترک هندی دانسته که هندیان خود آن را از شاهتره پارسی بر گرفته اند) شاهتره خامشه فاغوش از گیاهان گیاهی است از تیره بزغست ها که علفی و نسبتا زیباست. ارتفاعش بین 30 سانتیمتر الی 2، 1 مترمی باشد، این گیاه دارای ساقه های منشعب و شاخه های زاویه دار است که به حالت خودرو و در برخی نقاط اروپا و ایران و آسیای صغیر و شمال افریقا میروید. برگهای قاعده آن بیضوی و بزرگ ولی سایر برگها نوک تیز و باریک و کوچکند. بروی شاخه های متعد آن گلهای گلی یا بنفش رنگ ظاهر میشود حشیشه الانسان
فرهنگ لغت هوشیار