جدول جو
جدول جو

معنی شیرخرما - جستجوی لغت در جدول جو

شیرخرما
(خُ)
شیر و خرما. خرما و شیر. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ جُ فُ)
کسی که خود را مانند شیر ظاهر سازد. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(گَ)
هر مایعی که فاتر و نیم گرم باشد. (ناظم الاطباء). نیم گرم و معتدل. (از آنندراج). به گرمی شیر آنگاه که دوشند. ولرم. فاتر. ملایم. نه گرمی گرم و نه سردی سرد. ممهد. فاتره. ملول. (یادداشت مؤلف) : پیوسته به آب شیرگرم با روغن بابونه و روغن شست تکمید می کنند. (ذخیرۀ خوارزمشاهی).
گفت آبش ده ولیکن شیرگرم
گفت لاحول از توام بگرفت شرم.
مولوی
لغت نامه دهخدا
(خَ)
که چون شیر خشمگین است. سخت خشمگین و غضبناک. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از شیرخدا
تصویر شیرخدا
لقب مولا حضرت امیرالمومنین علی (ع)
فرهنگ لغت هوشیار
از ماه های تبری مطابق با دی ماه
فرهنگ گویش مازندرانی