جدول جو
جدول جو

معنی شیاهم - جستجوی لغت در جدول جو

شیاهم
(شَ هَِ)
جمع واژۀ شیهم. (ناظم الاطباء). رجوع به شیهم شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(ای یا هَُ)
جهت غایب مذکر به معنی آنها. (ناظم الاطباء). و ایاهما جهت تثنیۀ مذکر و مؤنث و ایاهن جمع مؤنث. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
جمع واژۀ شاه، گوسفندان، (منتهی الارب)، رجوع به شاه شود
لغت نامه دهخدا
موش، ج، شیم، (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (منتهی الارب)، آشیانۀ گرگ، (از لسان العرب)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهات مازندران در انزانکوه، (ترجمه سفرنامۀ رابینو ص 165)
لغت نامه دهخدا
(شَ / شیا)
از ’ش ی م’، خاک. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(شَ)
زمین نرم. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(شَ هََ)
خارپشت نر یا خارپشت نر کلان خاردار. (ناظم الاطباء) (ازیادداشت مؤلف) (آنندراج) (از اقرب الموارد). قنفذ. تشی. ضرب. ضربان. (یادداشت مؤلف). ج، شیاهم. (اقرب الموارد). دلدل. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از شیام
تصویر شیام
زمین نرم خاک موش، خاک نرم، سوراخ موش
فرهنگ لغت هوشیار