- شگارآهنج(شِ هََ)
آهنجندۀ شگار. بیرون کشندۀ شگار. ابزاری چوبین مر خبازان را که در سر آن قلابی آهنین است و بدان نان و یا چیزی دیگر از تنور درمی آورند. (ناظم الاطباء)
معنی شگارآهنج - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(شِ هََ)
لغت نامه دهخدا
آلت چوبینی که بدان صیقل میکنند و چیز را جلا میدهند، سیخی چوبین مر نانوایان را که دارای قلاب آهنین میباشدو بدان نان را از تنور برمیگیرند. (ناظم الاطباء)
(سُ هََ)
لغت نامه دهخدا
آهنی باشد سرکج که بدان گوشت از دیگ و نان از تنور برآرند. (برهان). آهنی باشد سرکج که بدان گوشت از دیگ و نان از تنوربرآرند و اکنون آن را آتش کش گویند زیرا سکار انگشت افروخته باشد. (آنندراج). سیخ آهنی که بدان انگشت افروخته و نان از تنور کشند. (رشیدی). کلاب. (دهار)