جدول جو
جدول جو

معنی شکیه - جستجوی لغت در جدول جو

شکیه
(تَ وَلْ لی)
شکی. (ناظم الاطباء). گله کردن. (المصادر زوزنی) (تاج المصادر بیهقی). رجوع به شکی و شکایه شود
لغت نامه دهخدا
شکیه
(شَ کی یَ)
گله. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (مهذب الاسماء). شکوه، بیماری. ج، شکایا. (ناظم الاطباء). بیماری. (منتهی الارب) (آنندراج) ، بقیۀ چیزی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
شکیه
مونث شکی و خواسته، مانده
تصویری از شکیه
تصویر شکیه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شکیب
تصویر شکیب
(پسرانه)
تحمل، بردباری، آرام و صبر
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شکیبه
تصویر شکیبه
(دخترانه)
بردبار و صبور
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شکوه
تصویر شکوه
(دخترانه)
شأن، حشمت، بزرگی، هیبت، وقار
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از زکیه
تصویر زکیه
(دخترانه)
مؤنث زکی، پاک، طاهر، پارسا
فرهنگ نامهای ایرانی
(اِ)
شکوه ساختن زن تا دوغ زند. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). شکوه ساختن برای دوغ زدن. (آنندراج) (از اقرب الموارد). و رجوع به تشکی شود
لغت نامه دهخدا
سپاسگزار، پا جوش شاخه که از بن درخت بر آید، نو شاخه ستاک، کرک جوجه، رمکان موی زهار، نهال رز، ریزه برگ، موی سست ستور شیرده که علف اندک خورد و شیر بسیار دهد شکور، سپاسگزار شاکر
فرهنگ لغت هوشیار
خوشگل و خوش صورت و خوش اندام و زیبا و بمعنای کف خون آمیخته ای که بر دهانه لگام پیدا شود حیله، تزویر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکیکه
تصویر شکیکه
گروه گروهی از مردم، راه، سبد میوه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکیش
تصویر شکیش
جوالی از بوریا سازند
فرهنگ لغت هوشیار
نازنین پر ناز زن همانندی همتاشی قطعه ای که از هندوانه و خربزه و مانند آن با کارد برند قاچ، قطعه ای از لباس و پارچه که به میخ یا جای دیگر بند شود و پاره گردد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکیب
تصویر شکیب
صبر و آرام و تحمل، آرام و صبر کردن
فرهنگ لغت هوشیار
ترس و بیم، هراس و خوف، ترس ناشی از عظمت و جلال حریف و طرف مقابل شان و شوکت و حشمت و بزرگی و جاه و جلال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکنه
تصویر شکنه
کرشمه، عشوه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکیمه
تصویر شکیمه
دهانه لگام، سرکشی، داد خواهی، شور گیا، زهر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکفه
تصویر شکفه
فرج زن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکریه
تصویر شکریه
پر شیری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکیم
تصویر شکیم
دهانه، گوشه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تکیه
تصویر تکیه
پشت به چیزی گذاشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شبکیه
تصویر شبکیه
پرده حساس کره چشم را گویند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شبیه
تصویر شبیه
همانند، نظیر، همچون، همتا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شریه
تصویر شریه
مونث شری برای اسپ و سرشت، مادوک زنی که همواره دختر زاید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاکیه
تصویر شاکیه
ازگروهیان که علی علیه السلام راخدای پیکرپذیرفته می دانستند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زکیه
تصویر زکیه
زمین برومند و پاک، مونث زکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رکیه
تصویر رکیه
چاه آب دار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذکیه
تصویر ذکیه
مونث ذکی زیرک زن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکره
تصویر شکره
شکارچی، شکار کننده، صید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکوه
تصویر شکوه
ابهت، جلال، شوکت، عظمت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شکیب
تصویر شکیب
صبر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شبیه
تصویر شبیه
مانند، همانند، همدیس، همسان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شکیل
تصویر شکیل
خوش ریخت، زیبا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تکیه
تصویر تکیه
پشت دادن
فرهنگ واژه فارسی سره
خرت و پرت، آت و آشغال، بریدن درختان جنگلی
فرهنگ گویش مازندرانی