- شکیلا (دخترانه)
- شکیل (عربی) + ا (فارسی) دارای شکل زیبا
معنی شکیلا - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(دخترانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
بانوی بزرگوار، نسیم شمال، باد شمال، منسوب به شمیل، از نامهای ارمنی ایرانی به معنی بانوی بزرگوار، شمیل (عربی) + ا (فارسی)،
پرحوصله، صبور
تحمل کننده و آرام گیرنده و متحمل و بردبار
سریانی برتاشک از گیاهان بوی مادران
صبور، بردبار
خوش ریخت، زیبا
خوشگل و خوش صورت و خوش اندام و زیبا و بمعنای کف خون آمیخته ای که بر دهانه لگام پیدا شود حیله، تزویر
نیاز، چشم سرخ و سپید، سپید سرین گوسپند، فرانسوی خرمکه گونه ای شیرینی خوردنی یا شیرابه نوشیدنی از شیر و شکر و خرمک (کاکائو) نوعی شیرینی که با شیر و شکر و کاکائو ساخته می شود
خوشگل، زیبا، خوش اندام، خوش ریخت
((ش))
فرهنگ فارسی معین
ریسمانی که بر پای اسب و ستر بدخو بندند، چدار، زنجیری که بدان کارد و خنجر را به کمربند متصل کنند، سیخ آهنین یا چوبین که بدان اجزای در را به هم متصل سازند، فریب، حیله، نیرنگ
مکر، حیله، فریب، دلام، نارو، خاتوله، ترفند، حقّه، تزویر، ترب، اشکیل، غدر، گول، دستان، دویل، دغلی، گربه شانی، شید، خدعه، روغان، چاره، ستاوه، کلک، احتیال، ریو، قلّاشی، کید، نیرنگ، تنبل
سازوبرگ
سازمان ها آراستار سازمان جمع تشکیل، سازمانهای مختلف ادارات و موسسات