دهی است از دهستان خروسلو از بخش گرمی شهرستان اردبیل. آب از چشمه و رودخانه. سکنۀ آن 225 تن است. محصول عمده غلات و حبوب است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان خروسلو از بخش گرمی شهرستان اردبیل. آب از چشمه و رودخانه. سکنۀ آن 225 تن است. محصول عمده غلات و حبوب است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
شکرگوی. شکرگزار. که سپاس نعمت حق یا خلق را بگوید. شاکر. (از یادداشت مؤلف) : گر ترشرو بودن آمد شکر و بس همچو سرکه شکرگویی نیست کس. مولوی. و رجوع به شکرگزار و شکرگوی شود
شکرگوی. شکرگزار. که سپاس نعمت حق یا خلق را بگوید. شاکر. (از یادداشت مؤلف) : گر ترشرو بودن آمد شکر و بس همچو سرکه شکرگویی نیست کس. مولوی. و رجوع به شکرگزار و شکرگوی شود
نوایی است از موسیقی. (فرهنگ فارسی معین) : شاعری تشبیب داند شاعری تشبیه و مدح مطربی قالوس داند مطربی شکرتوین. منوچهری. آخته چنگ و چلب ساخته چنگ و رباب دیده به شکّرلبان گوش به شکّرتوین. منوچهری
نوایی است از موسیقی. (فرهنگ فارسی معین) : شاعری تشبیب داند شاعری تشبیه و مدح مطربی قالوس داند مطربی شکرتوین. منوچهری. آخته چنگ و چلب ساخته چنگ و رباب دیده به شکّرلبان گوش به شکّرتوین. منوچهری