جدول جو
جدول جو

معنی شکربادام - جستجوی لغت در جدول جو

شکربادام
بادام قندی، مغز بادام آمیخته به شکر، زردآلوی خشک کرده که به جای هسته در آن مغز بادام در آن گذاشته باشند
تصویری از شکربادام
تصویر شکربادام
فرهنگ فارسی عمید
شکربادام
(شَ کَ)
زردآلوی خشک کردۀ هسته برآورده که مغز بادام در میان آن گذاشته باشند. (ناظم الاطباء) (از آنندراج) (برهان). آزادمیوه. (یادداشت مؤلف) ، بادام خشک شده. (ناظم الاطباء) (آنندراج) (برهان) ، بادام قندی. (ناظم الاطباء) (از آنندراج) ، چشم و لب معشوق. (ناظم الاطباء) (از آنندراج) (برهان)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

دهی از دهستان مهربان بخش کبودرآهنگ شهرستان همدان واقع در 73 هزارگزی شمال باختری کبودرآهنگ کنار راه اتومبیل رو اکنلو به قهرد، تپه و ماهور، سردسیر، مالاریائی، دارای 402 تن سکنه، آب آن از چشمه و قنات، محصول آنجا غلات دیم و انگور و صیفی و لبنیات، شغل اهالی زراعت و گله داری، صنایع دستی زنان قالی بافی راه آن مالرو است و تابستان از قهرد به اکنلو اتومبیل می توان برد، (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(دُ)
دهی است از دهستان اوغاز، بخش باجگیران شهرستان قوچان، واقع در 26هزارگزی جنوب خاوری باجگیران و سر راه عمومی شوسۀ قوچان به دره گز. آب آن از رودخانه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
زردالوی خشک کرده دانه بر آورده که مغز بادام به جای دانه در میان آن نهاده باشند، باام خشک، بادام قندی، لب و چشم معشوق
فرهنگ لغت هوشیار