جدول جو
جدول جو

معنی شکایت - جستجوی لغت در جدول جو

شکایت
گلایه، دادخواست
تصویری از شکایت
تصویر شکایت
فرهنگ واژه فارسی سره
شکایت
گله کردن، درد دل کردن، نالیدن
تصویری از شکایت
تصویر شکایت
فرهنگ لغت هوشیار
شکایت
گله کردن از کسی به دیگری، از جور و ستم یا رفتار و کار بد کسی نزد دیگری گله کردن یا ناله وزاری کردن، تظلم، دادخواهی
تصویری از شکایت
تصویر شکایت
فرهنگ فارسی عمید
شکایت
((ش یَ))
گله کردن از کسی نزد دیگری، داد خواهی
تصویری از شکایت
تصویر شکایت
فرهنگ فارسی معین
شکایت
Grievance
تصویری از شکایت
تصویر شکایت
دیکشنری فارسی به انگلیسی
شکایت
жалоба
دیکشنری فارسی به روسی
شکایت
Beschwerde
دیکشنری فارسی به آلمانی
شکایت
скарга
دیکشنری فارسی به اوکراینی
شکایت
skarga
دیکشنری فارسی به لهستانی
شکایت
抱怨
دیکشنری فارسی به چینی
شکایت
queixa
دیکشنری فارسی به پرتغالی
شکایت
lamentela
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
شکایت
queja
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
شکایت
plainte
دیکشنری فارسی به فرانسوی
شکایت
klacht
دیکشنری فارسی به هلندی
شکایت
शिकायत
دیکشنری فارسی به هندی
شکایت
keluhan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
شکایت
شكوىٰ
دیکشنری فارسی به عربی
شکایت
불만
دیکشنری فارسی به کره ای
شکایت
תַּלוּנָה
دیکشنری فارسی به عبری
شکایت
苦情
دیکشنری فارسی به ژاپنی
شکایت
şikayet
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
شکایت
malalamiko
دیکشنری فارسی به سواحیلی
شکایت
การร้องเรียน
دیکشنری فارسی به تایلندی
شکایت
অভিযোগ
دیکشنری فارسی به بنگالی
شکایت
شکایت
دیکشنری فارسی به اردو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از حکایت
تصویر حکایت
داستان، سرگذشت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از حکایت
تصویر حکایت
باز گفتن از چیزی، سخن نقل کردن، قول کسی را گفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکاکیت
تصویر شکاکیت
شکاک بودن شک بودن، منکر حصول علم قطعی بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکیات
تصویر شکیات
هر چیزی که شخص در آن شک کرده باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حکایت
تصویر حکایت
داستان، سرگذشت، نقل کردن خبر یا سخن از کسی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نکایت
تصویر نکایت
گزند رساندن، کشتن یا مجروح کردن دشمن، پوست بازکردن زخم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نکایت
تصویر نکایت
جراحت و اذیت، مغلوبی، آسیب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حکایت
تصویر حکایت
((حِ یَ))
نقل کردن مطلب یا داستانی، داستان، سرگذشت، قصه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شکیات
تصویر شکیات
((شَ کّ))
جمع شکیه، شک کردن های نمازگزار در عدد رکعت ها یا در اجرای جزئی از اجزای نماز و آن را احکامی مخصوص است
فرهنگ فارسی معین