جدول جو
جدول جو

معنی شکاز - جستجوی لغت در جدول جو

شکاز(شَکْ کا)
آنکه او را از سخن گفتن به زنان انزال آیدش بی آنکه مخالطت کند، آنکه نزد جماع حدث کند و پیش از ادخال انزال نماید. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) ، آنکه بر شراب بدخویی و جنگجویی کند. (منتهی الارب) (آنندراج). کسی که چون مست شود بدخویی و جنگجویی نماید و عربده کشد. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شکال
تصویر شکال
(دخترانه)
در گویش مازندران آهو
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از عکاز
تصویر عکاز
نوعی عصا با سر آهنی نوک تیز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شکال
تصویر شکال
پای بند ستور، ریسمانی که به چهار دست و پای اسب یا استر می بندند، برای مثال خاطر آرد پس شکال اینجا ولیک / بسکلد اشکال را استور نیک (مولوی - ۳۷۹)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شکار
تصویر شکار
هر حیوانی که آن را با تیر زده یا با دام می گیرند، حیوان صید شده، نخجیر، صید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رکاز
تصویر رکاز
آنچه در معدن نهفته است از طلا، نقره و مانند آن، دفینه و گنج در زیرزمین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شکاک
تصویر شکاک
کسی که بسیار شک می کند، بسیار شک کننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شکاف
تصویر شکاف
پسوند متصل به واژه به معنای شکافنده مثلاً خاراشکاف، کوه شکاف، اشکاف، کاف،
چاک، رخنه، درز، تراک، کلاف ابریشم، برای مثال شکوفه همچو شکاف است و میغ دیباباف / مه و خور است همانا به باغ در صراف (ابوالمؤید بلخی - شاعران بی دیوان - ۵۹)
فرهنگ فارسی عمید
(شَکْ کا زَ)
آنکه چون صورت ملیح را بیند در برابر او ایستد و به دست استمنا کند. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
چوبدست شبان، تخله کشیش، چوبدستی، چوب زیر بغل عصای چوپان عصای اسقف عصایی که در تفرج به دست گیرند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکاع
تصویر شکاع
آفتاب پرست از گیاهان کافیلو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکاص
تصویر شکاص
بد دندان: زن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکاف
تصویر شکاف
چاک و رخنه و ترک و درز، و گسستگی و دریدگی
فرهنگ لغت هوشیار
کسی که بسیار شک و تردید داشته باشد همرده زنجیره گون، خانه های جور، همریخت از پارسی شکدار پر گمان بسیار شک کننده، جمع شکاکین، کسی که منکر حصول علم باشد شکاکیت شکاکین شکاکان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکال
تصویر شکال
جمع شکل، پای بند ستور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکاء
تصویر شکاء
شکافتگی در ناخن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکار
تصویر شکار
قصد کشتن آدمی یا حیواناتی را، صید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکار
تصویر شکار
((ش))
صید، حیوانی که شکار شود، ناراحت، رنجیده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عکاز
تصویر عکاز
((عُ کّ))
عصا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شکال
تصویر شکال
((ش))
پای بند ستور
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شکاف
تصویر شکاف
((ش))
چاک، رخنه، گنجه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شکاک
تصویر شکاک
((شَ کّ))
بسیار شک کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شکاک
تصویر شکاک
دو دل، پرگمان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شکاک
تصویر شکاک
Doubting
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از شکاک
تصویر شکاک
douteur
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از شکاک
تصویر شکاک
сомневающийся
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از شکاک
تصویر شکاک
zweifelnd
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از شکاک
تصویر شکاک
сумніваючийся
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از شکاک
تصویر شکاک
wątpiący
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از شکاک
تصویر شکاک
怀疑的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از شکاک
تصویر شکاک
duvidoso
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از شکاک
تصویر شکاک
dubbioso
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از شکاک
تصویر شکاک
dudoso
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از شکاک
تصویر شکاک
twijfelend
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از شکاک
تصویر شکاک
संशयवादी
دیکشنری فارسی به هندی