منسوب به شول، لهجۀ شول که مخلوطی از رامندی و شهری متداول در منطقۀ فارس است، (از دائره المعارف اسلام)، نام یکی اززبانهای فارسی، (ناظم الاطباء)، نوعی از رامندی و شهری باشد که مردم فارس خوانند، (برهان) (آنندراج)
منسوب به شول، لهجۀ شول که مخلوطی از رامندی و شهری متداول در منطقۀ فارس است، (از دائره المعارف اسلام)، نام یکی اززبانهای فارسی، (ناظم الاطباء)، نوعی از رامندی و شهری باشد که مردم فارس خوانند، (برهان) (آنندراج)
کولی، جوان خوش اندام، بانشاط، سرمست، سرودگو و مطرب، برای مثال صبا زآن لولی شنگول سرمست / چه داری آگهی؟ چون است حالش؟ (حافظ۲ - ۴۰۴)، فغان کاین لولیان شوخ شیرین کار شهرآشوب / چنان بردند صبر از دل که ترکان خوان یغما را (حافظ - ۲۲)
کولی، جوان خوش اندام، بانشاط، سرمست، سرودگو و مطرب، برای مِثال صبا زآن لولی شنگول سرمست / چه داری آگهی؟ چون است حالش؟ (حافظ۲ - ۴۰۴)، فغان کاین لولیان شوخ شیرین کار شهرآشوب / چنان بردند صبر از دل که ترکان خوان یغما را (حافظ - ۲۲)
مردم چادرنشینی که در مسیر خود به کارهایی از قبیل خوانندگی، نوازندگی، فال بینی و فروش سبد می پردازند، لوری، لولی، غرشمال، قرشمال، کنایه از کسی که داد و فریاد بیهوده می کند، بی شرم
مردم چادرنشینی که در مسیر خود به کارهایی از قبیل خوانندگی، نوازندگی، فال بینی و فروش سبد می پردازند، لوری، لولی، غرشمال، قرشمال، کنایه از کسی که داد و فریاد بیهوده می کند، بی شرم