نوعی از چرغ. (ناظم الاطباء). چرغ یا شاهین. (منتهی الارب). سوذانق. سوذق. سوذنیق. شوذنیق. شوذق. شوذنوق. شیذنوق. شاهین و آن معرب از فارسی است و اصل آن سادانک، سادنک، سودناه (نیم درهم). (از المعرب جوالیقی ص 187، 204). ادی شیر احتمال داده است که این کلمه فارسی نباشد بلکه معرب از یونانی باشد. (از حاشیۀ المعرب جوالیقی ص 187، 204)
نوعی از چرغ. (ناظم الاطباء). چرغ یا شاهین. (منتهی الارب). سوذانق. سوذق. سوذنیق. شوذنیق. شوذق. شوذنوق. شیذنوق. شاهین و آن معرب از فارسی است و اصل آن سادانک، سادنک، سودناه (نیم درهم). (از المعرب جوالیقی ص 187، 204). ادی شیر احتمال داده است که این کلمه فارسی نباشد بلکه معرب از یونانی باشد. (از حاشیۀ المعرب جوالیقی ص 187، 204)
به گفتۀ دینوری فارسی است، سیاه تخمه، حبهالسوداء، شینیز، شونیز، شهنیز، (یادداشت مؤلف)، شونیز که حبهالسودا باشد، (فهرست مخزن الادویه)، رجوع به شونیز شود
به گفتۀ دینوری فارسی است، سیاه تخمه، حبهالسوداء، شینیز، شونیز، شهنیز، (یادداشت مؤلف)، شونیز که حبهالسودا باشد، (فهرست مخزن الادویه)، رجوع به شونیز شود