جدول جو
جدول جو

معنی شوبرت - جستجوی لغت در جدول جو

شوبرت
(بِ)
فرانتز (1797- 1828 میلادی). آهنگساز مشهور اتریشی. وی در خاندانی گمنام و تهی دست در نزدیکی ’وینه’ متولد شد. در 12سالگی برای تحصیل موسیقی به مدرسه رفت و پیش از 18سالگی شروع به ساختن آهنگ کرد. مدتی به کارآموزی پرداخت و سپس همه وقت خود راصرف آهنگسازی کرد. شوبرت در سراسر عمر گمنام و بیکار و تهی دست بود و هرگز به شهرت و ثروت نرسید. کنسرتهای او با شکست روبرو میشد. عاقبت در 31سالگی با گمنامی جهان را بدرود گفت. آهنگهای او پس از مرگش انتشاریافت و موجب شهرت وی گردید. اثری از اپراهای بسیار او بجا نمانده. او هشت سمفونی ساخته و ملودی ها و آثار دیگرش بسبب عمق احساسات و رقت طبع در سراسر جهان معروف است. از آهنگهای مشهور اوست: سمفنی در اوت ماژور شمارۀ 9، سمفنی در اوت مینور شمارۀ 4، کوارتت دررمینور روی ترانۀ ’دختر و مرگ’. وی ترانه و سونات و کوارتت بسیار ساخته است. (از فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شوبست
تصویر شوبست
افسون، چاره، علاج
فرهنگ فارسی عمید
(بَ)
شوپست. شونست. افسون. (برهان) (انجمن آرا) (آنندراج). سحر و افسون. (ناظم الاطباء) ، علاج. (برهان) (انجمن آرا) (آنندراج). علاج و چاره. شوپست. (ناظم الاطباء). و رجوع به شوپست شود
لغت نامه دهخدا
(شَ بَ)
محمد بن احمد الشوبری، شافعی، مصری، فقیه و ملقب به شافعی زمان. در شوبر از شهرهای مصر بسال 977 هجری قمری بدنیا آمد و در سال 1069 هجری قمری درگذشت. (از اعلام زرکلی ج 2 ص 419 و ج 3 ص 859)
لغت نامه دهخدا
(بَ)
شیره. (یادداشت مؤلف) ، درخت تاک تازه. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(بِ)
سوبر. حرکه. بهش. زلنفج. برینس. (یادداشت مؤلف). نوعی از بلوط
لغت نامه دهخدا
(شُرُ)
دژ محکمی است در ساحل دریای اندلس که فاصله آن تا طرطوشه دو روز است. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(شُ رُ)
قلعه ای حصینه بر ساحل بحر و میان آن و طرطوشه دوروزه راه است. (معجم البلدان).
لغت نامه دهخدا
تصویری از شورت
تصویر شورت
((شُ))
شلوار کوتاه، تنکه، اسلیپ شورت کوتاه و چسبان
فرهنگ فارسی معین