- شهیدی (شَ)
باب، یکی از درهای سیزده گانه ربض زرنج (سیستان) از این باب بسوی فارس میرفته اند، (از حاشیۀ ص 158 و ص 159 تاریخ سیستان چ ملک الشعراء بهار)
معنی شهیدی - جستجوی لغت در جدول جو
- شهیدی (شَ)
منسوب به شهید. رجوع به شهید شود
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(شُ)
لغت نامه دهخدا
شاعری از لاهیجان و معاصر سلطان یعقوب و دارای دیوان است. شاهنامه ای مشتمل چهارهزار بیت نظم کرده بزبان ترکی. رجوع به آتشکدۀ آذر ص 166 و مجمعالخواص ص 311 شود
(شَ دَ / دِ)
لغت نامه دهخدا
آش بلغور. (ناظم الاطباء) ، هر آشی که دارای گوشت و مسکه و سبزیهای خوشبو باشد. (ناظم الاطباء) ، برۀ بریان یا هریسه. (یادداشت مؤلف). هریسه. (دهار). هریسه، و گویند برۀبریان. (مهذب الاسماء).
(عُهَْ هََ دا)
لغت نامه دهخدا
ضمانت و پذرفتاری. (ناظم الاطباء). بمعنی عهدان. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). رجوع به عهدان شود
گیاهی است زینتی از تیره سوسنیها از دسته مارچوبها دارای شاخه و برگهای دراز که عموما آنرا در گلدان می کارند و در اطاق پشت پنجره یا روی پلکان می گذارند. این گیاه دارای گونه های مختلفی است که همگی زینتی هستند اسبرجس فینو شبتی شودی پرچملی قوش قو نماز. یا شویدی پیچ. گونه ای شویدی که شاخه هایش تا پنج متر دراز می شود. و رای پوشش و زیور ستون تنه درخت و دیوار بسیار متناسب است. شودی پیچ شبتی پیچ. یا شویدی سرخسی. گردی. یا شویدی مار پیچ. گونه ای شویدی که شاخه هایش بین 1 تا 2 متر طول دارند و به اطراف میگرایند. این گونه شویدی زینت خوبی برای روی میز است و به اطاق جلوه می دهد. یا شویدی معطر. گونه ای شویدی که دارای گلهای ریز خوشبو است
