جدول جو
جدول جو

معنی شهود - جستجوی لغت در جدول جو

شهود
شاهدها، حاضر شدن، جمع واژۀ شاهد، دیدن چیزی، گواه شدن، در تصوف آشکاری حقایق در دل، مشاهدۀ حق در ضمیر
تصویری از شهود
تصویر شهود
فرهنگ فارسی عمید
شهود
(شُ)
جمع واژۀ شاهد. (اقرب الموارد) ، جمع الجمع. (منتهی الارب). شاهدها و گواهها. (ناظم الاطباء). حاضرشدگان و گواهان. (غیاث اللغات) (آنندراج) : از شهود طلب اداء شهادت طلبید. ادای شهادت کردند. (ترجمه تاریخ یمینی ص 433). رجوع به شاهد شود
لغت نامه دهخدا
شهود
(تَ هََ رْ ری)
حاضر شدن. (از منتهی الارب) (المصادر زوزنی). حاضر آمدن. (ترجمان علامۀ جرجانی) (دهار) (تاج المصادر بیهقی). دیدن. معاینه. عیان. پیدا. آشکارا. حضور. مقابل غیب. (یادداشت مؤلف) ، شهود الناقه، آثار ولادت آن است از خون و جز آن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، (اصطلاح تصوف) چنانکه در نفائس الفنون آمده است عبارتست از حضور دل و هرچه دل حاضر آن است شاهد آن است و آن حاضر مشهود اوست اگر حاضر حق باشد شاهد اوست، و متصوفه شهود را شاهد خوانند بسبب آنکه هرچه دل حاضر او بود او نیز حاضر دل باشد. و هرگاه که لفظ شاهد بر صیغۀ واحد استعمال کنند مراد ایشان حق تعالی بود و هرگاه که شواهد گویند در صیغۀ جمع مراد خلق باشد، و اهل شهود دو طایفه اند، اصحاب مراتب و ارباب مشاهد. (از نفائس الفنون). عبارت از دیدار حق به حق. (از تعریفات) (از کشاف اصطلاحات الفنون). رؤیت حق است که از مراتب کثرات و موهومات صوری عبور نموده بمقام توحید عیانی رسیده در صور جمیع موجودات مشاهدۀ حق نماید و از غیریت دور شده هرچه بیند حق بیند. (غیاث اللغات) (آنندراج). کشف: کمینه عقوبت او حرمان وجد و فقدان شهود. (انیس الطالبین ص 10).
- شهود حق، (اصطلاح صوفیه) حضوردر برابر حق تعالی که او را شاهد خوانند. (نفائس الفنون).
- شهود خلق، (اصطلاح صوفیه) حضور با مشهود یا حضور با شواهد که آنرا مقابل با ’غیبت محمود’ دانند. (نفائس الفنون).
- شهود مجمل در مفصل، (اصطلاح صوفیه) عبارتست از رؤیت احدیت در کثرت. (از کشاف اصطلاحات الفنون، از اصطلاحات صوفیه).
- شهود مفصل در مجمل، (اصطلاح صوفیه) عبارتست از رؤیت کثرت در ذات احدیت. (از کشاف اصطلاحات الفنون).
- عالم شهود، مقابل عالم غیب. (یادداشت مؤلف). عالم شهادت و آنچه قابل رؤیت است، و در اصطلاح صوفیه مراد عالم وجودات است. (از فرهنگ مصطلحات عرفا).
- کشف و شهود، مکاشفه و مشاهده، و در اصطلاح اهل سلوک رفع حجاب را گویند که میان روح جسمانی است. (از کشاف اصطلاحات الفنون)
لغت نامه دهخدا
شهود
حاضر شدن، آشکارا، دیدن، مقابل غیب
تصویری از شهود
تصویر شهود
فرهنگ لغت هوشیار
شهود
((شُ))
حاضر شدن، دیدن
تصویری از شهود
تصویر شهود
فرهنگ فارسی معین
شهود
جمع شاهد، گواهان
تصویری از شهود
تصویر شهود
فرهنگ فارسی معین
شهود
دریافت، کشف، گواهان، ناظران
فرهنگ واژه مترادف متضاد
شهود
حدسٌ
تصویری از شهود
تصویر شهود
دیکشنری فارسی به عربی
شهود
Intuition
تصویری از شهود
تصویر شهود
دیکشنری فارسی به انگلیسی
شهود
intuition
تصویری از شهود
تصویر شهود
دیکشنری فارسی به فرانسوی
شهود
msukumo wa ndani
تصویری از شهود
تصویر شهود
دیکشنری فارسی به سواحیلی
شهود
وجدان
تصویری از شهود
تصویر شهود
دیکشنری فارسی به اردو
شهود
অন্তর্দৃষ্টি
تصویری از شهود
تصویر شهود
دیکشنری فارسی به بنگالی
شهود
สัญชาตญาณ
تصویری از شهود
تصویر شهود
دیکشنری فارسی به تایلندی
شهود
직관
تصویری از شهود
تصویر شهود
دیکشنری فارسی به کره ای
شهود
sezgi
تصویری از شهود
تصویر شهود
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
شهود
直感
تصویری از شهود
تصویر شهود
دیکشنری فارسی به ژاپنی
شهود
אינטואיציה
تصویری از شهود
تصویر شهود
دیکشنری فارسی به عبری
شهود
intuisi
تصویری از شهود
تصویر شهود
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
شهود
अंतर्ज्ञान
تصویری از شهود
تصویر شهود
دیکشنری فارسی به هندی
شهود
intuïtie
تصویری از شهود
تصویر شهود
دیکشنری فارسی به هلندی
شهود
intuición
تصویری از شهود
تصویر شهود
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
شهود
intuizione
تصویری از شهود
تصویر شهود
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
شهود
intuição
تصویری از شهود
تصویر شهود
دیکشنری فارسی به پرتغالی
شهود
直觉
تصویری از شهود
تصویر شهود
دیکشنری فارسی به چینی
شهود
intuicja
تصویری از شهود
تصویر شهود
دیکشنری فارسی به لهستانی
شهود
інтуїція
تصویری از شهود
تصویر شهود
دیکشنری فارسی به اوکراینی
شهود
Intuition
تصویری از شهود
تصویر شهود
دیکشنری فارسی به آلمانی
شهود
интуиция
تصویری از شهود
تصویر شهود
دیکشنری فارسی به روسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شهودی
تصویر شهودی
Intuitive
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از شهودی
تصویر شهودی
интуитивный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از شهودی
تصویر شهودی
intuitiv
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از شهودی
تصویر شهودی
інтуїтивний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از شهودی
تصویر شهودی
intuicyjny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از شهودی
تصویر شهودی
直觉的
دیکشنری فارسی به چینی