جدول جو
جدول جو

معنی شهنای - جستجوی لغت در جدول جو

شهنای(شَ)
مخفف شاه نای. سرنا. سورنای. (برهان) (ناظم الاطباء) (جهانگیری) (آنندراج) (انجمن آرا). رجوع به شاهنای شود
لغت نامه دهخدا
شهنای
سورنای سرنا شهنا
تصویری از شهنای
تصویر شهنای
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شهنام
تصویر شهنام
(پسرانه)
دارای نام شاهانه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شهناز
تصویر شهناز
(دخترانه)
عشق شاه، شاه ناز، دختری بود از خاندان آل بویه، موجب فخر و نازش شاه، نام یکی از لحنهای قدیم موسیقی ایرانی، نام یکی از گوشه های موسیقی ایرانی، نام خواهر جمشید پادشاه پیشدادی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شاهنای
تصویر شاهنای
سرنا، از سازهای بادی که از لوله ای دراز چوبی یا فلزی با چند سوراخ تشکیل شده، نای ترکی، سرغین، سورنای، نای رومی، شهنا، سورنا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شهناز
تصویر شهناز
گوشه ای در دستگاه شور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شهنا
تصویر شهنا
سرنا، از سازهای بادی که از لوله ای دراز چوبی یا فلزی با چند سوراخ تشکیل شده، سورنای، سرغین، شاهنای، نای ترکی، سورنا، نای رومی
فرهنگ فارسی عمید
(شَ)
صاحب غیاث و به تبع او صاحب آنندراج نوشته اند نام خواهر جمشید است که ضحاک آنرا بنکاح آورده، اما صحیح شهرناز است. رجوع به شهرناز شود
لغت نامه دهخدا
(شَ)
رجوع به شه نائی شود
لغت نامه دهخدا
(شَ)
قریه ای است پنج فرسنگی کاکی در فارس. (از فارسنامۀ ناصری)
لغت نامه دهخدا
(شَ)
تیره ای از طایفۀ ململی هفت لنگ. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 74)
لغت نامه دهخدا
قریه ای است نیم فرسنگی کمتر میانۀ جنوب و مغرب شهر داراب. (فارسنامۀ ناصری)
لغت نامه دهخدا
(شَ)
نام نوائی از موسیقی. (از غیاث) (ناظم الاطباء). نام آوازی. یکی از شش آواز است وآن از زیرافکند خیزد. (یادداشت مؤلف) :
سرو ساقی و ماه رودنواز
پرده بربسته در ره شهناز.
فرخی.
، عروس. (از غیاث) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از شاهنای
تصویر شاهنای
سورنای سرنا شهنا
فرهنگ لغت هوشیار
یکی از آهنگهای موسیقی قدیم ایرانی و آن با زیر افکند و بزرگ مناسب است گوشه ای از شور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شهناز
تصویر شهناز
((شَ))
یکی از آهنگ های موسیقی ایرانی
فرهنگ فارسی معین
سرنا، سورنا، نای، نی
فرهنگ واژه مترادف متضاد