- شهردار
- حافظ نظم و شهر
معنی شهردار - جستجوی لغت در جدول جو
- شهردار
- رئیس شهرداری، نگهدارندۀ شهر، نگهبان شهر
- شهردار
- نگه دارنده شهر، رییس شهرداری
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پاکیزه نگهداشتن خیابانها و پارکها و غیره
سازمانی که در هر شهر برای پاکیزه نگهداشتن کوچه ها، خیابان ها، مواظبت باغ های عمومی، روشنایی شهر، تقسیم آب و تعیین نرخ خواربار تشکیل می شود و زیر نظر انجمن شهر یا وزارت کشور قرار دارد
عمل و شغل شهردار، اداره ای از توابع وزارت کشور که در هر شهر برای پاکیزه نگاه داشتن خیابان ها و کوچه ها و پارک ها و تأمین روشنایی و تقسیم آب و احداث پارک ها و خیابان ها تحت نظر انجمن شهرو شهردار به اجرای وظیفه خود می پردازد
Municipality
муниципалитет
Gemeinde
муніципалітет
município
municipalità
municipio
municipalité
gemeente
नगरपालिका
kotamadya
بلديّةٌ
מועצה מקומית
belediye
manispaa
เทศบาล
পৌরসভা
بلدیہ
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
پادشاه، شاه، فرمانروا، حاکم، یارشهر، نام پسر برزو، پسر سهراب، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از چهار پسر شیرین و خسروپرویز پادشاه ساسانی
سلطان
آهار دار
کلانتر و بزرگ شهر، حاکم