جدول جو
جدول جو

معنی شهدانیق - جستجوی لغت در جدول جو

شهدانیق
(شَ)
یکی از پادشاهان هندوستان که بیست وپنج سال حکومت کرد. (از مجمل التواریخ والقصص ص 116)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شادانی
تصویر شادانی
شادی، شادمانی، خوشحالی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شهدانج
تصویر شهدانج
شاه دانه، گیاهی یکساله با برگ هایی بلند و دانه هایی به اندازۀ فندق که از آن مواد مخدر و الیاف گرفته می شود، گردی مخدر که از سرشاخ های این گیاه گرفته می شود و به صورت تدخین یا خوردن مصرف می شود
بنگ، فنگ، بنج، زمرّد گیاه، زمرّدگیا، شاهدانج، کنودانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شهوانی
تصویر شهوانی
مربوط به شهوت، شهوت انگیز، پرشهوت، نشان دهندۀ شهوت
فرهنگ فارسی عمید
معرب سودانیات است و آن مرغی باشد که درخت را با منقار سوراخ کند، (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء)، دارکوب، دارسنب
لغت نامه دهخدا
(شَ نَ)
تعریب شاهدانه. (یادداشت مؤلف). شهدانج. تخم قنب. (یادداشت مؤلف). شاهدانه. (دهار). شهدانه. (مهذب الاسماء). و رجوع به مترادفات کلمه شود
لغت نامه دهخدا
بازی، باز، (یادداشت مؤلف)، رجوع به شوذانق شود
لغت نامه دهخدا
(شَهَْ نی یَ)
تأنیث شهوانی. (یادداشت مؤلف) ، بمعنی شهوانی. (از ناظم الاطباء) : نفس شهوانیه، روح طبیعیه. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(نَ)
معرب شاهدانه. شهدانج. بزرالقنب. تخم کنب. حب قنب. بپارسی تخم کنب گویند و بسریانی زرع ادام به رومی کنابورین و بتازی قنب گویند و ابوعمر و مطرز که غلام ثعلب بوده است گوید: آنچه دشتی بود به اندازۀ فلفل باشدو عامۀ عرب او را حب سمنه گویند... (از ترجمه صیدنۀ ابوریحان بیرونی). و نیز رجوع به شاهدانه شود
لغت نامه دهخدا
ورنران منسوب به شهوت آن چه از روی شهوت صورت گیرد، صاحب شهوت دارای شهوت آرزومند. یا قوه شهوانی. قوه شهوت قوه شهویه مقابل قوه غضبانی
فرهنگ لغت هوشیار
گیاهی است از تیره گزنه ها که دو پایه و علفی و یک ساله است. ارتفاعش بین 1 تا 2 متر و گاهی هم بیشتر است. دارای گونه های مختلف و بویش قوی و نامطبوع است. برگهای این گیاه متقابل و دارای 5 تا 7 لوب عمیق دندانه دار با دمبرگ دراز می باشد، گلهای نر شاهدانه به صورت مجتمع و به طور آویخته بر روی برگها خارج می شود در قسمت انتهایی آن قرار دارد. در هر گل نر 5 پرچم موجود است. گلهای ماده بدون دمگل مشخصی در بغل گوشوارک های شبیه برگ قرار گرفته اند میوه شاهدانه فندق سیاه یا قهوه یی رنگ است و محتوی یک دانه تقریبا بدون آلبومن است. منشا اصلی این گیاه آسیاست ولی امروزه در اکثر نقاط معتدل و گرم کشت می شود. از گونه های مختلف شاهدانه الیاف قابل استفاده در نساجی بدست میظید. از دانه شاهدانه نیز روغنی با بوی قوی و نامطبوع حاصل می گردد که به مصرف تهیه صابونهای نرم و سوخت می رسد از نظر درمانی سر شاخه های گلدار یا میوه دار این گیاه مورد استفاده است. مخلوطی از برگهای کوبیده آن و شاخه گلدار وی که به هم فشرده است و به علت دارا بودن صمغ بهم چسبیده اند بنام بنگ به بازار عرضه می شود سابقا بنگ به مصرف تدخین می رسید ولی امروزه از آن مشروبات و داروهای مسکنی استفاده میکنند. از سرشاخه های این گیاه صمغ خاصی به صور می آید که به نام چرس موسوم است و به صور مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. سر شاخه های گلدار بدون برگ به نام حشیش به بازار عرضه میشده و در مورد استفاده و تدخین قرار میگرفته است قنب شاهدانج شدانق قنب هندی شهدانق حشیشه الفقرا ورق الخیال جز اعظم. توضیح برخی کتب اشتباها کنف را مرادف با شاهدانه ذکر کرده اند در حالی که کنف گیاهی است از تیره پنیرکیان و مشابهتش با شاهدانه بعلت داشتن الیاف قابل استفاده در نساجی است. یا شاهدانه چینی. یکی از گونه های شاهدانه است که مانند شاهدانه هندی مورد استفاده قرار میگیرد و تقریبا همه خواص آن را دارد. میوه اش به رنگ مایل به سبز و شامل غشایی با شبکه سفید رنگ است قنب نیل قنابوس نقل خواجه شن قنبرا قنبیرا قنابس. یا شاهدانه صحرائی. کنف. یا شاهدانه کانادایی. شاهدانه هندی. یا شاهدانه مصری. کنف. یا شاهدانه هندی. شاهدانه. پارسی تازی گشته شاهدانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کهدانی
تصویر کهدانی
منسوب به کهدان: تف بر این خواجگان کهدانی. (سنائی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شهوانی
تصویر شهوانی
آن چه که از روی شهوت باشد، آرزومند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شهوانی
تصویر شهوانی
شهوانيّةً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از شهوانی
تصویر شهوانی
Lascivious, Lecherously, Voluptuous
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از شهوانی
تصویر شهوانی
lascif, lubriquement, voluptueux
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از شهوانی
تصویر شهوانی
похотливый , похотливо , чувственный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از شهوانی
تصویر شهوانی
음란한 , 음란하게 , 관능적인
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از شهوانی
تصویر شهوانی
شہوانی , شہوت انگیز طور پر , شہوانی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از شهوانی
تصویر شهوانی
কামুক , কামুকভাবে
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از شهوانی
تصویر شهوانی
หื่น , อย่างราคะ , เย้ายวน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از شهوانی
تصویر شهوانی
tamaa, kwa tamaa, tamu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از شهوانی
تصویر شهوانی
şehvetli, şehvetle, cazibeli
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از شهوانی
تصویر شهوانی
好色な , 好色に , 官能的な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از شهوانی
تصویر شهوانی
תאוותני , בתאווה , חושני
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از شهوانی
تصویر شهوانی
कामुक , कामुकतापूर्वक
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از شهوانی
تصویر شهوانی
cabul, dengan nafsu, sensual
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از شهوانی
تصویر شهوانی
lüstern, sinnlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از شهوانی
تصویر شهوانی
wellustig, voluptueus
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از شهوانی
تصویر شهوانی
lascivo, lascivamente, voluptuoso
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از شهوانی
تصویر شهوانی
lascivo, lascivamente, voluttuoso
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از شهوانی
تصویر شهوانی
lascivo, lascivamente, voluptuoso
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از شهوانی
تصویر شهوانی
淫荡的 , 好色地 , 丰满的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از شهوانی
تصویر شهوانی
похотливий , похітливо , чуттєвий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از شهوانی
تصویر شهوانی
lubieżny, lubieżnie, zmysłowy
دیکشنری فارسی به لهستانی