زهرآلود. (فرهنگ فارسی معین) : گوشت زهرآلود دانایان خورم در هر زمان تلختر باشم و گر شویی به آب کوثرم. خاقانی. رجوع به مادۀ قبل و زهر و دیگر ترکیبهای آن شود
زهرآلود. (فرهنگ فارسی معین) : گوشت زهرآلود دانایان خورم در هر زمان تلختر باشم و گر شویی به آب کوثرم. خاقانی. رجوع به مادۀ قبل و زهر و دیگر ترکیبهای آن شود
غراشیده درآمدزدرگاه من آن نگار غراشیده و رفته زی کارزار (علی قرط) آزغده سوی روم آمد چو آزغده شیر کمدی به بازو سمندی به زیر (فردوسی) دژ آلود دژند تندشده خشم آلود خشم آلوده
غراشیده درآمدزدرگاه من آن نگار غراشیده و رفته زی کارزار (علی قرط) آزغده سوی روم آمد چو آزغده شیر کمدی به بازو سمندی به زیر (فردوسی) دژ آلود دژند تندشده خشم آلود خشم آلوده