جدول جو
جدول جو

معنی شنکات - جستجوی لغت در جدول جو

شنکات
(شِ)
شهری است. احمد بن عبدالخالق شنکاتی و کامل بن عبدالجلیل محدثانند. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نکات
تصویر نکات
نکته ها، مساله های دقیقی که با دقت نظر و امعان فکر به دست آید، جمله های لطیفی که در شخص تاثیر کند و مایه های انبساط شود، جمع واژۀ نکته
فرهنگ فارسی عمید
(شَ بَ)
جمع واژۀ شبکه. رجوع به شبکه شود
لغت نامه دهخدا
(شُ)
شناه. جمع واژۀ شانی. (از ناظم الاطباء). دشمن دارندگان و این جمع تکسیر شانی ٔ است که مهموزاللام است. (غیاث اللغات). رجوع به شانی ٔ شود
لغت نامه دهخدا
(نِ)
جمع واژۀ نکته، به معنی خجک. (آنندراج). رجوع به نکته شود، نکته ها و اندیشه ها و لطیفه ها و مطالب دقیقه و رموز و علامات پنهانی. (ناظم الاطباء). رجوع به نکته شود
لغت نامه دهخدا
(نَکْ کا)
سخت عیب کننده مردم را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). طعّان درباره مردم. (از متن اللغه) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
ابن عبدالخالق شنکاتی. محدث است
لغت نامه دهخدا
جمع نکته، از ریشه پارسی ک نکته ها خجک ها دیل ها جمع نکته. توضیح جمع} نکته {مانند} نقاط {اغلب (در تداول) بضم نون خوانده میشود ولی (در اصل) بکسر آن است. فیو می گوید: النکته فی الشی کالنقطه وال، جمع نکت و نکات مثل برمه و برم و برام و نکات بالضم عامی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نکات
تصویر نکات
((نِ))
جمع نکته
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نکات
تصویر نکات
نکته ها
فرهنگ واژه فارسی سره