جدول جو
جدول جو

معنی شندرقاز - جستجوی لغت در جدول جو

شندرقاز
(شِ دِ)
چندرقاز. ’قاز’ کمترین واحد پول و ’شند’ در آغاز آن باز برای تحقیر و کوچکتر کردن آمده است و این ترکیب بر روی هم بمعنی مبلغی بسیار ناچیز است: در ادارات دولتی ماهی شندرقاز به آدم حقوق میدهند. (فرهنگ عامیانۀ جمال زاده). رجوع به چندرغاز و شندرغاز شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شندرغاز
تصویر شندرغاز
پولی اندک و ناچیز
فرهنگ فارسی عمید
(شِ دِ)
چندرغاز. چندرقاز. پولی نهایت کم. پولی بسیار اندک. رجوع به چندرغاز و شندرقاز شود
لغت نامه دهخدا
(اِ دِ)
دهی است از بخش حومه شهرستان مهاباد با 1541 تن سکنه. آب آن از رود خانه مهاباد و محصول آن غلات، حبوب، توتون، چغندر و صیفی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(چِ دِ)
شندرغاز. پولی بسیار کم. پول اندک. نقدینۀ ناقابل. تنخواهی سخت اندک. پولی بسیار ناچیز (بصورت تحقیر و تخفیف). وجه اندک: این چندرغاز هم که مانده است صرف هوا و هوس خانم خواهد شد. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(دِ)
در تداول عامه به مزاح بجای شاگرد بکار برند وبشاگردانی که سال بیشتر و قد درازتر دارند گویند. (از یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از شندر غاز
تصویر شندر غاز
پول اندک مبلغ ناچیز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شندرغاز
تصویر شندرغاز
((ش دَ))
چندرغاز، پول اندک و ناچیز
فرهنگ فارسی معین
به صورت کنایی به آدم ژنده پوش و بدلباس و آشفته وضع گویند
فرهنگ گویش مازندرانی
زمین شخم خورده پس از دروی شالی
فرهنگ گویش مازندرانی