مصحف شنه. (حاشیۀ برهان چ معین). شیهۀ اسب را گویند و بعربی صهیل خوانند. (برهان). شیهۀ اسب باشد و آن را شنه نیز نامند و به تازی صهیل گویند. (جهانگیری). شیهۀ اسب. (ناظم الاطباء) ، آواز شیر بیشه. (ناظم الاطباء) (از برهان) ، در علم احکام نجوم رب آن زحل و منسوب به آن است. (از یادداشت مؤلف)
مصحف شنه. (حاشیۀ برهان چ معین). شیهۀ اسب را گویند و بعربی صهیل خوانند. (برهان). شیهۀ اسب باشد و آن را شنه نیز نامند و به تازی صهیل گویند. (جهانگیری). شیهۀ اسب. (ناظم الاطباء) ، آواز شیر بیشه. (ناظم الاطباء) (از برهان) ، در علم احکام نجوم رب آن زحل و منسوب به آن است. (از یادداشت مؤلف)
شنبد. شنبذ. نام روز اول هفته باشد. (برهان). نام اولین روز ایام هفته است و تا شش روز مکرر شود. و آن را شنبد با دال نیز گفته اند. (انجمن آرا) (آنندراج). روز اول هفته. از کلمه عبری شبّت. سبت. (یادداشت مؤلف) : شیار، نام روز شنبه. (منتهی الارب) : تا چو آدینه بسر برده شد آید شنبه تا چو ماه رمضان بگذرد آید شوال. فرخی. مانده میراث ز جدّانش از پارینه شوخگن گشته، از شنبه و آدینه. منوچهری. شنبه آنجا که قسم شنبه بود و آن دگرها چنان کز آن به بود. نظامی. فکر شنبه تلخ دارد جمعۀ اطفال را عشرت امروز بی اندیشۀ فردا خوش است. صائب. - شنبه شب، شبی که فردای آن یکشنبه است
شنبد. شنبذ. نام روز اول هفته باشد. (برهان). نام اولین روز ایام هفته است و تا شش روز مکرر شود. و آن را شنبد با دال نیز گفته اند. (انجمن آرا) (آنندراج). روز اول هفته. از کلمه عبری شَبَّت. سَبْت. (یادداشت مؤلف) : شیار، نام روز شنبه. (منتهی الارب) : تا چو آدینه بسر برده شد آید شنبه تا چو ماه رمضان بگذرد آید شوال. فرخی. مانده میراث ز جدّانش از پارینه شوخگن گشته، از شنبه و آدینه. منوچهری. شنبه آنجا که قسم شنبه بود و آن دگرها چنان کز آن به بود. نظامی. فکر شنبه تلخ دارد جمعۀ اطفال را عشرت امروز بی اندیشۀ فردا خوش است. صائب. - شنبه شب، شبی که فردای آن یکشنبه است
یک بومادران (مفرد شیب)، سپید مویی سپید شدن سر برنجاسپ درختی که یکی از گونه های افسنتین (خارا گوش) به شمار میرود، گونه ای از ریحان که ریحان کرمانی نیز نامیده می شود
یک بومادران (مفرد شیب)، سپید مویی سپید شدن سر برنجاسپ درختی که یکی از گونه های افسنتین (خارا گوش) به شمار میرود، گونه ای از ریحان که ریحان کرمانی نیز نامیده می شود
سیرابی جانوران علفخوار (گوسفند گاو گوساله و غیره) که محل ذخیره علف در موقع چریدن آنهاست. این قسمت در حقیقت اولین بخش معده نشخوار کنندگان است که در حکم کیسه ای حجیم برای ذخیره است سیرابی
سیرابی جانوران علفخوار (گوسفند گاو گوساله و غیره) که محل ذخیره علف در موقع چریدن آنهاست. این قسمت در حقیقت اولین بخش معده نشخوار کنندگان است که در حکم کیسه ای حجیم برای ذخیره است سیرابی