جدول جو
جدول جو

معنی شنایع - جستجوی لغت در جدول جو

شنایع
جمع شنیعه زشتیها بدیها کارهای زشت، خطاها، فتنه ها فسادها
تصویری از شنایع
تصویر شنایع
فرهنگ لغت هوشیار
شنایع
شنیعه ها، بدی ها، زشتی ها، جمع واژۀ شنیعه
تصویری از شنایع
تصویر شنایع
فرهنگ فارسی عمید
شنایع
((شَ))
جمع شنیعه، زشتی ها، بدی ها، کارهای زشت، خطاها، فتنه ها، فسادها
تصویری از شنایع
تصویر شنایع
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شرایع
تصویر شرایع
آئینی که پیغمبران از جانب خدایتعالی بر بندگان آورند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شنائع
تصویر شنائع
جمع شنیعه، بدی ها زشتی ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صنایع
تصویر صنایع
صناعت ها، هنرها، پیشه ها، صنعت ها، جمع واژۀ صناعت
صنیعه ها، هنرها، کارهای نیکو، پرورش یافته ها، جمع واژۀ صنیعه
صنایع مستظرفه: هنرهای زیبا مانند نقاشی، مجسمه سازی، منبت کاری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صنایع
تصویر صنایع
جمع صنیعه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شرایع
تصویر شرایع
((شَ یِ))
جمع شریعت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از صنایع
تصویر صنایع
((صَ یِ))
جمع صنیعه، جمع صنعت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شرایع
تصویر شرایع
شریعت ها، سنت ها، طریقه ها، مذهب ها، آیین ها، جمع واژۀ شریعت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شایع
تصویر شایع
ظاهر و فاش و آشکارا، منتشر و معروف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شنیع
تصویر شنیع
زشت، قبیح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شایع
تصویر شایع
ویژگی آنچه در افواه مردم پراکنده و منتشر شود، گسترش یافته، پراکنده، منتشرشونده مثلاً بیماری شایع، مورد قبول همه، رایج، ویژگی آنچه همه را دربر گیرد، فراگیر، مشهور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شایع
تصویر شایع
((یِ))
فاش، آشکار، پراکنده، رایج
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شنیع
تصویر شنیع
((شَ))
زشت، هولناک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شنیع
تصویر شنیع
قبیح، زشت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شنیع
تصویر شنیع
Dastardly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
नीचता से
دیکشنری فارسی به هندی
באופן רשע
دیکشنری فارسی به عبری