معنی شناختی - جستجوی لغت در جدول جو
شناختی
شِناختی
ذهنيٌّ
ادامه...
ذِهْنِيٌّ
تصویر شناختی
دیکشنری فارسی به عربی
شناختی
شِناختی
Cognitive
ادامه...
Cognitive
تصویر شناختی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
شناختی
شِناختی
cognitif
ادامه...
cognitif
تصویر شناختی
دیکشنری فارسی به فرانسوی
شناختی
شِناختی
জ্ঞানীয়
ادامه...
জ্ঞানীয়
تصویر شناختی
دیکشنری فارسی به بنگالی
شناختی
شِناختی
ادراکی
ادامه...
ادراکی
تصویر شناختی
دیکشنری فارسی به اردو
شناختی
شِناختی
kiakili
ادامه...
kiakili
تصویر شناختی
دیکشنری فارسی به سواحیلی
شناختی
شِناختی
เชิงรับรู้
ادامه...
เชิงรับรู้
تصویر شناختی
دیکشنری فارسی به تایلندی
شناختی
شِناختی
cognitivo
ادامه...
cognitivo
تصویر شناختی
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
شناختی
شِناختی
kognitiv
ادامه...
kognitiv
تصویر شناختی
دیکشنری فارسی به آلمانی
شناختی
شِناختی
когнітивний
ادامه...
когнітивний
تصویر شناختی
دیکشنری فارسی به اوکراینی
شناختی
شِناختی
poznawczy
ادامه...
poznawczy
تصویر شناختی
دیکشنری فارسی به لهستانی
شناختی
شِناختی
认知的
ادامه...
认知的
تصویر شناختی
دیکشنری فارسی به چینی
شناختی
شِناختی
cognitivo
ادامه...
cognitivo
تصویر شناختی
دیکشنری فارسی به پرتغالی
شناختی
شِناختی
cognitivo
ادامه...
cognitivo
تصویر شناختی
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
شناختی
شِناختی
cognitief
ادامه...
cognitief
تصویر شناختی
دیکشنری فارسی به هلندی
شناختی
شِناختی
когнитивный
ادامه...
когнитивный
تصویر شناختی
دیکشنری فارسی به روسی
شناختی
شِناختی
संज्ञानात्मक
ادامه...
संज्ञानात्मक
تصویر شناختی
دیکشنری فارسی به هندی
شناختی
شِناختی
kognitif
ادامه...
kognitif
تصویر شناختی
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
شناختی
شِناختی
인지의
ادامه...
인지의
تصویر شناختی
دیکشنری فارسی به کره ای
شناختی
شِناختی
קוגניטיבי
ادامه...
קוגניטיבי
تصویر شناختی
دیکشنری فارسی به عبری
شناختی
شِناختی
認知的
ادامه...
認知的
تصویر شناختی
دیکشنری فارسی به ژاپنی
شناختی
شِناختی
bilişsel
ادامه...
bilişsel
تصویر شناختی
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر شناخته
شناخته
آشنا، معروف و مشهور
ادامه...
آشنا، معروف و مشهور
فرهنگ فارسی عمید
تصویر شناختن
شناختن
شِناختَن
آشنا شدن، واقف شدن، دانستن، اشناختن، شناسیدن، اشناسیدن
با کسی آشنایی داشتن، دوستی داشتن
ادامه...
آشنا شدن، واقف شدن، دانستن، اِشناختَن، شِناسیدَن، اِشناسیدَن
با کسی آشنایی داشتن، دوستی داشتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویر شناخته
شناخته
دانسته وقوف یافته، معروف مشهور بنام، آشنا، جمع شناختگان
ادامه...
دانسته وقوف یافته، معروف مشهور بنام، آشنا، جمع شناختگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر شناختن
شناختن
آشنا شدن، دانستن
ادامه...
آشنا شدن، دانستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر شناختن
شناختن
((ش تَ))
دانستن، اقرار کردن، دوستی داشتن
ادامه...
دانستن، اقرار کردن، دوستی داشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویر شناختن
شناختن
Recognize
ادامه...
Recognize
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر شناختن
شناختن
شِناختَن
признавать
ادامه...
признавать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویر شناختن
شناختن
شِناختَن
erkennen
ادامه...
erkennen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویر شناختن
شناختن
شِناختَن
впізнавати
ادامه...
впізнавати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویر شناختن
شناختن
شِناختَن
rozpoznać
ادامه...
rozpoznać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویر شناختن
شناختن
شِناختَن
认出
ادامه...
认出
دیکشنری فارسی به چینی
تصویر شناختن
شناختن
شِناختَن
reconhecer
ادامه...
reconhecer
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویر شناختن
شناختن
شِناختَن
riconoscere
ادامه...
riconoscere
دیکشنری فارسی به ایتالیایی