مشق شمشیر و طریقۀ به کار بردن شمشیر. (ناظم الاطباء). نوعی ورزش با شمشیر که دو تن انجام دهند و هر یک با شمشیر به دیگری حمله کند و دیگری باید بکوشد که مورد ضربۀ حریف قرار نگیرد. (فرهنگ فارسی معین). مسایفه. (یادداشت مؤلف) : چو خسرو دید ناز آن نیازی سپر بفکند از آن شمشیربازی. نظامی. درآمد به شمشیربازی چو برق ز سر تا قدم زیر پولاد غرق. نظامی. چو باشد نوبت شمشیربازی خطیبان را دهد شمشیر غازی. نظامی. تو خود دانی که در شمشیربازی هلاک سر بود گردن فرازی. نظامی. درین مجلس چنان کن پرده سازی که ناید شحنه در شمشیربازی. نظامی
مشق شمشیر و طریقۀ به کار بردن شمشیر. (ناظم الاطباء). نوعی ورزش با شمشیر که دو تن انجام دهند و هر یک با شمشیر به دیگری حمله کند و دیگری باید بکوشد که مورد ضربۀ حریف قرار نگیرد. (فرهنگ فارسی معین). مسایفه. (یادداشت مؤلف) : چو خسرو دید ناز آن نیازی سپر بفکند از آن شمشیربازی. نظامی. درآمد به شمشیربازی چو برق ز سر تا قدم زیر پولاد غرق. نظامی. چو باشد نوبت شمشیربازی خطیبان را دهد شمشیرِ غازی. نظامی. تو خود دانی که در شمشیربازی هلاک سر بود گردن فرازی. نظامی. درین مجلس چنان کن پرده سازی که ناید شحنه در شمشیربازی. نظامی