دهی است از بخش هویزۀ شهرستان دشت میشان. سکنه 600 تن. آب آن از نهر سابله. محصول عمده آنجا غلات. راه آن ماشین رو و صنایع دستی زنان حصیربافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از بخش هویزۀ شهرستان دشت میشان. سکنه 600 تن. آب آن از نهر سابله. محصول عمده آنجا غلات. راه آن ماشین رو و صنایع دستی زنان حصیربافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
مؤنث بلهان. کنیزک راحیل بود که دان و نفتالی را برای یعقوب تولید نمود. (قاموس کتاب مقدس) ، تاج خروس، و آن گوشتی باشد که بر سر او رسته باشد. (برهان) ، پارچۀ گوشتی که بر ختنه گاه زنان می باشد و بریدن او سنت است. (برهان). تلاق و بظر. (ناظم الاطباء). چوچوله: تا...لب و بلوچ زبانست و رومه ریش جز راه... او به سیم پای نسپرم. سوزنی. ، صفحۀ نازکی که آن را بروی ساقۀ عمودی در جائی مرتفع قرار دهند و بسهولت گردش می کند و معبر باد را نشان میدهد. (ناظم الاطباء)
مؤنث بلهان. کنیزک راحیل بود که دان و نفتالی را برای یعقوب تولید نمود. (قاموس کتاب مقدس) ، تاج خروس، و آن گوشتی باشد که بر سر او رسته باشد. (برهان) ، پارچۀ گوشتی که بر ختنه گاه زنان می باشد و بریدن او سنت است. (برهان). تلاق و بظر. (ناظم الاطباء). چوچوله: تا...لب و بلوچ زبانست و رومه ریش جز راه... او به سیم پای نسپرم. سوزنی. ، صفحۀ نازکی که آن را بروی ساقۀ عمودی در جائی مرتفع قرار دهند و بسهولت گردش می کند و معبر باد را نشان میدهد. (ناظم الاطباء)
دهی است از دهستان جزیره صلبوخ بخش مرکزی شهرستان آبادان. سکنۀ آن 172 تن. آب از شطالعرب. محصول عمده آنجا خرما و نارنج است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان جزیره صلبوخ بخش مرکزی شهرستان آبادان. سکنۀ آن 172 تن. آب از شطالعرب. محصول عمده آنجا خرما و نارنج است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان مغان بخش گرمی شهرستان اردبیل. سکنۀ آن 242 تن. آب آن از چشمه. محصول عمده آنجا غلات و حبوب. در دو محل به فاصله دوهزارگز بنام شلوۀ بالا و شلوۀ پایین مشهور. سکنۀ شلوۀ بالا 135 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان مغان بخش گرمی شهرستان اردبیل. سکنۀ آن 242 تن. آب آن از چشمه. محصول عمده آنجا غلات و حبوب. در دو محل به فاصله دوهزارگز بنام شلوۀ بالا و شلوۀ پایین مشهور. سکنۀ شلوۀ بالا 135 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
نام دلیری بوده از بزرگان ارمنستان که در ف تنه چنگیزی خروج کرده و با ایوانی نام از اهل آن ولایت معاهده کرده که با سپاه بسیار به آذربایجان آمده بعد از تسخیر ایران ملت اسلام را برانداخته کیش حضرت مسیح را رواج دهند و چون وی به مرند رسیدسلطان جلال الدین خوارزمشاه که از هند بازگشته بود باسی هزار کس متوجه گرجستان شد و در کز به ایشان رسید و لشکر ایشان را شکست داد و شلوه و ایوانی را اسیر کرد و آن کافری عظیم الجثه و قوی هیکل بود و گفته بود صاحب ذوالفقار کجاست تا ضرب تیغ آتشبار مرا بیند. چون خبث عقیدۀ او بر سلطان روشن گشت به ضرب شمشیری که در دست داشت شلوه را به دو نیم کرد و ایوانی را نیز بکشت و بر گرجستان مظفر شد. (انجمن آرا) (آنندراج)
نام دلیری بوده از بزرگان ارمنستان که در ف تنه چنگیزی خروج کرده و با ایوانی نام از اهل آن ولایت معاهده کرده که با سپاه بسیار به آذربایجان آمده بعد از تسخیر ایران ملت اسلام را برانداخته کیش حضرت مسیح را رواج دهند و چون وی به مرند رسیدسلطان جلال الدین خوارزمشاه که از هند بازگشته بود باسی هزار کس متوجه گرجستان شد و در کز به ایشان رسید و لشکر ایشان را شکست داد و شلوه و ایوانی را اسیر کرد و آن کافری عظیم الجثه و قوی هیکل بود و گفته بود صاحب ذوالفقار کجاست تا ضرب تیغ آتشبار مرا بیند. چون خبث عقیدۀ او بر سلطان روشن گشت به ضرب شمشیری که در دست داشت شلوه را به دو نیم کرد و ایوانی را نیز بکشت و بر گرجستان مظفر شد. (انجمن آرا) (آنندراج)
کوبه و میخکوب چوبین. (ناظم الاطباء). کوبه که بدان چیزی را شکنند. (آنندراج) (منتهی الارب) ، چابک سوار. (ناظم الاطباء) ، کسی که اسب را تربیت کند. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
کوبه و میخکوب چوبین. (ناظم الاطباء). کوبه که بدان چیزی را شکنند. (آنندراج) (منتهی الارب) ، چابک سوار. (ناظم الاطباء) ، کسی که اسب را تربیت کند. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)