جدول جو
جدول جو

معنی شلثان - جستجوی لغت در جدول جو

شلثان
(شُ)
سلطان. (منتهی الارب). پادشاه. سلطان. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ثلثان
تصویر ثلثان
دو سوم، دو قسمت از سه قسمت چیزی
ثلثان شدن شراب: جوشاندن شراب تا دوثلث آن تبخیر شود و یک ثلث باقی بماند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ثلثان
تصویر ثلثان
تاجریزی، گیاهی پایا علفی پرشاخه و بالارونده با برگ های پهن و دندانه دار، گل های سفید و میوه های ریز و سرخ رنگ شبیه دانۀ انگور که در کنارۀ جنگل ها و ساحل رودخانه ها می روید و بلندیش تا دو متر می رسد، جوشاندۀ ساقه های آن در طب قدیم به عنوان معرق و تصفیه کنندۀ خون در طب به کار می رفته، انگور روباه، روباه رزک، روباه رزه، روباه تربک، روس انگروه، روس انگرده، سکنگور، سگنگور، سگ انگور، روپاس، بارج، پارج، اورنج، اولنج، عنب الثعلب، لما، تاجریزی پیچ
فرهنگ فارسی عمید
(ثُ لُ)
دو سه یک. دو حصه از جملۀ سه حصه. (غیاث اللغه). رجوع به دو ثلث شود. چهار دانگ. (زمخشری) ، ثلثان شدن شراب، جوشاندن شراب تا آنکه دو ثلث آن تبخیر شود و یک ثلث بجای ماند، ثلثان و ربع، پنج دانگ و نیم. (زمخشری)
لغت نامه دهخدا
(ثَ لِ / ثَ لَ)
عنب الثعلب. سگ انگور. تاجریزی. طولیدون. فنا. (اختیارات بدیعی). غرغره کردن با آب آن ورم زبانرا نافع باشد و خوردن آن قطع احتلام کند. (برهان قاطع). رجوع به تاجریزی شود
لغت نامه دهخدا
(شَ)
دهی است از دهستان مرکزی بخش لنگرود شهرستان لاهیجان. سکنۀ آن 2000 تن. آب آن از رود خانه شلمان رود. محصول عمده آن برنج، ابریشم و نیشکر و صیفی. راه آن ماشین رو. بنگاه کشاورزی تهیۀ خرید پیله و 15 باب دکان دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(شَ)
دهی است از دهستان گله دار بخش کنگان شهرستان بوشهر. سکنۀ آن 300 تن. آب آنجا از چاه. محصول عمده آنجا غلات و تنباکو و پیاز است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(شِ)
جمع واژۀ شبث. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(شَ)
شعثان الرأس،ژولیده موی غبارآلوده سر. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به شعث شود
لغت نامه دهخدا
(شَ)
صفت بیان حالت. لنگان. در حال شلیدن: شلان شلان رفتن، رفتن با شلی. لنگان لنگان رفتن. (یادداشت مؤلف).
- شلان شلان، تعبیری است نظیر لنگ لنگان و لنگان لنگان، صفت یا قید است برای راه رفتنی که به زحمت و با لنگیدن صورت گیرد. (فرهنگ لغات عامیانه).
- شلان شلان رفتن، لنگان لنگان رفتن. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ثلثان
تصویر ثلثان
سگ انگور از گیاهان یک از سه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثلثان
تصویر ثلثان
((تُ لُ))
دو سه یک، دو حصه از جمله سه حصه
فرهنگ فارسی معین