شفصله(تَ) گیاه شفصلی را خوردن. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). رجوع به شفصلی شود، گیاه شاصلی را خوردن. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). رجوع به شاصلی شود ادامه... گیاه شفصلی را خوردن. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). رجوع به شفصلی شود، گیاه شاصلی را خوردن. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). رجوع به شاصلی شود لغت نامه دهخدا