- شفاهی
- ستبر لب: لفچ خروشان ز کابل همیرفت زال فرو هشته لفنچ و بر آورده یال (فردوسی) لبی زبانی منسوب به شفاه لبی زبانی. یا امتحان شفاهی. آزمایشی که حضورا به عمل آورند مبنی بر پرسش و پاسخ زبانی است ربانی مقابل کتبی
معنی شفاهی - جستجوی لغت در جدول جو
- شفاهی
- سخنی که رو به رو و با زبان گفته می شود، زبانی
![تصویری از شفاهی](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/2/6/4/amd-0026446.jpg)
- شفاهی ((ش))
- منسوب به شفاه، لبی، زبانی
![تصویری از شفاهی](https://jadvaljoo.ir/WordCard/mon/0/0/1/9/9/mon-0019992.jpg)
- شفاهی
- Orally, Verbally
![تصویری از شفاهی](https://jadvaljoo.ir/WordCard/fa2en/0/0/0/6/6/fa2en-0006656.jpg)
- شفاهی
- устно , устно
- شفاهی
- mündlich
- شفاهی
- усно , усно
- شفاهی
- ustnie
- شفاهی
- 口头地 , 口头上
- شفاهی
- oralmente, verbalmente
- شفاهی
- oralmente, verbalmente
- شفاهی
- oralmente, verbalmente
- شفاهی
- oralement, verbalement
- شفاهی
- mondeling
- شفاهی
- मौखिक रूप से , मौखिक रूप से
- شفاهی
- secara lisan
- شفاهی
- شفويًّا
- شفاهی
- בעל פה , בעל פה
- شفاهی
- 口頭で , 言葉で
- شفاهی
- sözlü olarak
- شفاهی
- kwa mdomo, kwa maneno
- شفاهی
- โดยวาจา , ด้วยวาจา
- شفاهی
- মৌখিকভাবে , মৌখিকভাবে
- شفاهی
- زبانی طور پر , زبانی طور پر
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
![تصویری از شفاه](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/2/7/1/amd-0027188.jpg)
شفه ها، لب ها، کناره های دهان از بالا و پایین که روی دندان ها را می پوشاند و جزء اندام سخن گویی است، لوها، جمع واژۀ شفه
![تصویری از شاهی](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/3/0/2/amd-0030296.jpg)
پادشاهی، شاه بودن، فرمانروایی، سلطنت، مربوط به شاه، واحد سنتی پول ایران که در دورۀ قاجاریه برابر با پنجاه دینار ( دو پول) و در دورۀ پهلوی برابر با یک بیستم ریال ( پنج دینار) بوده است، در علم زیست شناسی ترتیزک
![تصویری از شاهی](https://jadvaljoo.ir/WordCard/mon/0/0/1/9/6/mon-0019622.jpg)
منسوب به شاه، واحد پول خرد برابر با یک بیستم ریال که در عهد قاجاریه و اوایل پهلوی رایج بود، تره تیزک
![تصویری از ادبیات شفاهی](https://jadvaljoo.ir/WordCard/mon/0/0/0/0/6/mon-0000629.jpg)
مجموعه آثار فرهنگی رایج در بین مردم اعم از چیستان ها، متل ها، افسانه ها