جدول جو
جدول جو

معنی شغالی - جستجوی لغت در جدول جو

شغالی
نوعی از انگور
تصویری از شغالی
تصویر شغالی
فرهنگ لغت هوشیار
شغالی
((شَ))
نوعی از انگور
تصویری از شغالی
تصویر شغالی
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شمالی
تصویر شمالی
اپاختری باختری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شغاری
تصویر شغاری
گوشت چربناک، گوش پر موی، موش دشتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شمالی
تصویر شمالی
Northerly, North
دیکشنری فارسی به انگلیسی
北方的 , 北部的
دیکشنری فارسی به چینی
उत्तर , उत्तरी
دیکشنری فارسی به هندی
kaskazini, wa kaskazini
دیکشنری فارسی به سواحیلی
ทิศเหนือ , ทางเหนือ
دیکشنری فارسی به تایلندی
উত্তর , উত্তর দিক
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از شالی
تصویر شالی
شلتوک، برنجی که هنوز از پوست در نیامده باشد
فرهنگ لغت هوشیار
پستانداریست از تیره سگان که جزو راسته گوشتخواران است. این جانور به پرندگان اهلی حمله می کند و آفت آنها است. پوستش را جهت آستر لباس به کار می برند. اصل آن از آسیاست ولی در افریقا و جنوب اروپا نیز فراوانست. یا باج به شغال دادن، به شخصی پست رشوه دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شغال
تصویر شغال
پستانداری گوشت خوار و از خانوادۀ سگ که از پرندگان کوچک و اهلی تغذیه می کند، شگال، گال، تورک، توره، اهمر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شالی
تصویر شالی
شلتوک، برنجی که هنوز آن را از پوست در نیاورده باشند، برنج نکوبیده ای که دارای پوستۀ نازک گندمی رنگ است، چلتوک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غالی
تصویر غالی
گران قیمت، گران بها
از حد در گذرنده، غلو کننده، غلات
قالی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غالی
تصویر غالی
گرانبها، نفیس، قیمتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شالی
تصویر شالی
برنجی که هنوز پوستش کنده نشده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شغال
تصویر شغال
((شَ))
جانوری است پستاندار از راسته گوشت خواران شبیه به سگ، که دارای دمی پر مو می باشد، شگال
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غالی
تصویر غالی
غلو کننده، گران بها
فرهنگ فارسی معین