- شطرنجی
- نان شترنگی، بوب شترنگی منسوب به شطرنج، کسی که شطرنج بازی کند، قسمی نان، قسمی فرش و گستردنی
معنی شطرنجی - جستجوی لغت در جدول جو
- شطرنجی
- ویژگی پارچه یا چیزی دیگر که دارای نقش های چهارگوشه مانند صفحۀ شطرنج باشد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
شترنگ، چترنگ
پارسی تازی گشته شترنگ سترنگ در بیشینه واژه نامه ها شطرنج آمده بازیی است که به وسیله مهره های با اشکال مختلف: شاه وزیر اسب رخ فیل پیاده بر روی صحنه ای چوبین دارای خانه های متعدد بازی کنند
نوعی بازی فکری که بر روی یک صفحه ۶۴ خانه ای سیاه و سفید با ۳۲ مهره (۱۶ سفید و ۱۶ سیاه) صورت می گیرد. هردسته از مهره های سیاه و سفید شامل ۸ مهرۀ پیاده و ۲ رخ و ۲ اسب و ۲ فیل و یک وزیر یا فرزین و یک شاه است. می گویند آن را در زمان انوشیروان از هندوستان به ایران آورد ه اند
شترنگی بافت
کسی که فرش شطرنجی بافد
نارنگی
فرنگی اروپایی
نان شترنگی، بوب شترنگی
منسوب به نارنج آنچه برنگ پوست نارنج باشد زرد که کمی بسرخی زند: آنکه بر پیر کند موزه نارنجی عیب تا نکردست بپا بر ویش انکاری هست. (نظام قاری)، ساخته شده از نارنج
Orange
laranja
pomarańczowy
оранжевый
оранжевий
oranje
orange
naranja
orange
arancione
संतरी
rangi ya machungwa
オレンジの
برتقاليٌّ
سنہری