- شطارت
- شوخ و بی باک شدن
معنی شطارت - جستجوی لغت در جدول جو
- شطارت
- شوخی، بی باکی، چالاکی، گستاخی
- شطارت ((شَ رَ))
- شوخ و بی باک شدن، شوخی، بی باکی، چالاکی، زرنگی، ترک موافقت مردمان به سبب خباثت و لئامت
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پلیدی، پلیدکاری
بد شدن، بدی کردن
بدکرداری، فتنه انگیزی، بدذات بودن، بدباطنی، فتنه، پارۀ آتش، شراره
Naughtiness, Roguishness, Viciousness, Wickedness
шалость , шалость , жестокость , злоба
Ungezogenheit, (DE) Schurkerei, Bosheit, Boshaftigkeit
бешкет , неслухняність , жорстокість , злоба
psotność, (PL) psotność, złośliwość, nikczemność
淘气 , 恶作剧 , 恶毒 , 邪恶
travessura, (PT) travessura, maldade
monelleria, (IT) dispetto, malvagità
travesura, (ES) travesura, maldad
méchanceté, (FR) méchanceté
ondeugd, (NL) ondeugd, slechtheid
शरारत , शरारत , दुष्टता , दुष्टता
nakal, (ID) keisengan, kebengisan, kejahatan
شررٌ , , شرارةٌ
장난 , 장난 , 악의 , 사악함
שובבות , שטות , רוֹשַׁע , רֶשַׁע
いたずら , いたずら , 悪意 , 邪悪
yaramazlık, (TR) yaramazlık, kötülük
ujeuri, (SW) ujahili, uovu
ความซุกซน , ความซุกซน , ความชั่วร้าย , ความชั่วร้าย
দুষ্টুমি , দুষ্টুমির , দুষ্টতা
شرارت , شرارت , شرارت , بدی
زیرک باهوش، چالاک چابک، کسی که در دکان نانوایی نان بتنور زند، مردی جست و چابک که با لباس مخصوص پیشاپیش شاهان و امیران رود و یا نامه ای را به سرعت به مقصد رساند پیاده چالاک. باهوش زیرک آب زیر کاه، فرومایه، دشنه کش چاغو کش شترنگباز، منگیا گر منگورز (قمار باز)، جمع شاطر، نوندان نانگیران
بسیار زیرک، بسیار خبیثت، چاقوکش