جدول جو
جدول جو

معنی شطارت - جستجوی لغت در جدول جو

شطارت
شوخی، بی باکی، چالاکی، گستاخی
تصویری از شطارت
تصویر شطارت
فرهنگ فارسی عمید
شطارت
شوخ و بی باک شدن
تصویری از شطارت
تصویر شطارت
فرهنگ لغت هوشیار
شطارت((شَ رَ))
شوخ و بی باک شدن، شوخی، بی باکی، چالاکی، زرنگی، ترک موافقت مردمان به سبب خباثت و لئامت
تصویری از شطارت
تصویر شطارت
فرهنگ فارسی معین
شطارت
بی باکی، شوخی، گستاخی، زیرکی، خباثت
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شرارت
تصویر شرارت
بدکرداری، فتنه انگیزی، بدذات بودن، بدباطنی، فتنه، پارۀ آتش، شراره
فرهنگ فارسی عمید
(تَ)
خشک شدن یک پستان گوسپند و یا درازتر از دیگری گردیدن آن. (ناظم الاطباء) ، ترک موافقت مردمان بسبب خباثت و لئامت. (فرهنگ فارسی معین) ، شوخ و بی باک شدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). به بدی درشدن. (تاج المصادر بیهقی) (از المصادر زوزنی). رجوع به شطارت شود، برغم مردمان دور گردیدن از آنان. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). دور گردیدن. (آنندراج). رجوع به شطوره و شطور شود، روی کردن به سوی کسانی. (از اقرب الموارد) ، نظر کردن به سوی کسی به روشی که در نظر کردن بدو دیگری را نیز بنگرند. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(شَ رَ)
شطارت. چالاکی. (ناظم الاطباء) ، بی باکی. (ناظم الاطباء). رجوع به شطارت شود، ترک موافقت مردمان از جهت لئامت و خباثت. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(شَ رَ)
بدی و بدخواهی. بدفطرتی. بدطینتی. فتنه انگیزی. بدعملی. بدکرداری. (ناظم الاطباء) : اما در وی شرارتی و زعارتی... به افراط بود. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 101). این بوسهل مردی بود امامزاده... اما شرارت و زعارت در طبع وی مؤکد و لا تبدیل لخلق اﷲ و با آن شرارت دلسوزی نداشت. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 175). گفتند دفع شرارت قاضی تواند کرد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 413) ، فساد و تباهی، خرابی، حرامزادگی. (ناظم الاطباء).
- شرارت کردن، بدکرداری نمودن. سرکشی کردن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(نَ یَزَ دَ / دِ)
مأخوذ از تازی، پرانیدن. (غیاث). رجوع به اطاره شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از شرارت
تصویر شرارت
بد شدن، بدی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شرارت
تصویر شرارت
((شَ رَ))
بدی کردن، فتنه انگیزی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شرارت
تصویر شرارت
پلیدی، پلیدکاری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شرارت
تصویر شرارت
شرٌّ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از شرارت
تصویر شرارت
Naughtiness, Roguishness, Viciousness, Wickedness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از شرارت
تصویر شرارت
méchanceté, (FR) méchanceté
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از شرارت
تصویر شرارت
monelleria, (IT) dispetto, malvagità
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از شرارت
تصویر شرارت
ความซุกซน , ความซุกซน , ความชั่วร้าย , ความชั่วร้าย
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از شرارت
تصویر شرارت
шалость , шалость , жестокость , злоба
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از شرارت
تصویر شرارت
Ungezogenheit, (DE) Schurkerei, Bosheit, Boshaftigkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از شرارت
تصویر شرارت
бешкет , неслухняність , жорстокість , злоба
دیکشنری فارسی به اوکراینی
شیطنت، مایه دردسر، شرارت
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از شرارت
تصویر شرارت
psotność, (PL) psotność, złośliwość, nikczemność
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از شرارت
تصویر شرارت
شرارت , شرارت , شرارت , بدی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از شرارت
تصویر شرارت
দুষ্টুমি , দুষ্টুমির , দুষ্টতা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از شرارت
تصویر شرارت
ujeuri, (SW) ujahili, uovu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از شرارت
تصویر شرارت
travesura, (ES) travesura, maldad
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از شرارت
تصویر شرارت
yaramazlık, (TR) yaramazlık, kötülük
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از شرارت
تصویر شرارت
いたずら , いたずら , 悪意 , 邪悪
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از شرارت
تصویر شرارت
שובבות , שטות , רוֹשַׁע , רֶשַׁע
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از شرارت
تصویر شرارت
淘气 , 恶作剧 , 恶毒 , 邪恶
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از شرارت
تصویر شرارت
nakal, (ID) keisengan, kebengisan, kejahatan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از شرارت
تصویر شرارت
शरारत , शरारत , दुष्टता , दुष्टता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از شرارت
تصویر شرارت
ondeugd, (NL) ondeugd, slechtheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از شرارت
تصویر شرارت
travessura, (PT) travessura, maldade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از شرارت
تصویر شرارت
장난 , 장난 , 악의 , 사악함
دیکشنری فارسی به کره ای