جدول جو
جدول جو

معنی شصائص - جستجوی لغت در جدول جو

شصائص
(شَ ءِ)
جمع واژۀ شصوص. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به شصوص شود
لغت نامه دهخدا
شصائص
به گونه رمن سختی ها گزند ها
تصویری از شصائص
تصویر شصائص
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خَ ءِ)
جمع واژۀ خصیصه. (یادداشت به خط مؤلف). مأخوذ از عربی بمعنی خاصیتها و اختصاصات و شایستگیها و سزاواری ها. (ناظم الاطباء). جمع واژۀ خصیصه که بمعنی خوها و اثرها باشد. (غیاث اللغات) (آنندراج) ، جمع واژۀ خاصّیّه. (اقرب الموارد) (محیط المحیط)
لغت نامه دهخدا
(رَ ءِ)
جمع واژۀ رصاصه. (اقرب الموارد). رجوع به رصاصه شود
لغت نامه دهخدا
(شَ ءِ)
جمع واژۀ شریصه به معنی رخسار. (از منتهی الارب). و رجوع به شریصه شود، جمع واژۀ شرواص. ستبر از هر چیز. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(شَ ءِ)
جمع واژۀ شصیبه. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). چوبهای پالان، کانه جمع شصیبه. (منتهی الارب) (آنندراج). رجوع به شصیبه شود
لغت نامه دهخدا
(لَ ءِ)
جمع واژۀ لصه. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(مَ ءِ)
ج مصوص. (منتهی الارب) (آنندراج). رجوع به مصوص شود
لغت نامه دهخدا
(شِ)
جمع واژۀ شصوص. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به شصوص شود
لغت نامه دهخدا
(تَ)
کم شدن شیر ماده شتر. (آنندراج) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). مصدر به معنی شصوص. (منتهی الارب) ، دندان گزیدن از صبر. (از اقرب الموارد) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) ، سخت و دشوار شدن زندگانی، باز داشتن کسی را، شص عنه، رفتن: و ما ادری این شص هو، نمی دانم کجا رفت او. (از اقرب الموارد) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). رجوع به شصوص شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از خصائص
تصویر خصائص
شایستگی ها و سزاواری ها
فرهنگ لغت هوشیار