جدول جو
جدول جو

معنی شستشو - جستجوی لغت در جدول جو

شستشو
عمل شستن چیزی
تصویری از شستشو
تصویر شستشو
فرهنگ فارسی عمید
شستشو
(شُ)
یا شستشوی. شست وشو و غسل. (ناظم الاطباء). شست وشوی. (فرهنگ فارسی معین).
- شستشو کردن، غسل کردن. شستن تن:
شستشویی کن و آنگه به خرابات خرام
تا نگردد ز تو این دیر خراب آلوده.
حافظ.
، پاکیزگی. (ناظم الاطباء). رجوع به شست وشوشود
لغت نامه دهخدا
شستشو
غسل
تصویری از شستشو
تصویر شستشو
فرهنگ واژه فارسی سره
شستشو
تطهیر، تغسیل، شستن، غسل
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شستشو دادن
تصویر شستشو دادن
ليغسل
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از شستشو دادن
تصویر شستشو دادن
Launder
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از شستشو دادن
تصویر شستشو دادن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از شستشو دادن
تصویر شستشو دادن
씻다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از شستشو دادن
تصویر شستشو دادن
دھونا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از شستشو دادن
تصویر شستشو دادن
ধোয়া
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از شستشو دادن
تصویر شستشو دادن
ซัก
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از شستشو دادن
تصویر شستشو دادن
kuosha
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از شستشو دادن
تصویر شستشو دادن
洗う
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از شستشو دادن
تصویر شستشو دادن
לכבס
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از شستشو دادن
تصویر شستشو دادن
стирать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از شستشو دادن
تصویر شستشو دادن
mencuci
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از شستشو دادن
تصویر شستشو دادن
waschen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از شستشو دادن
تصویر شستشو دادن
wassen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از شستشو دادن
تصویر شستشو دادن
lavare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از شستشو دادن
تصویر شستشو دادن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از شستشو دادن
تصویر شستشو دادن
清洗
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از شستشو دادن
تصویر شستشو دادن
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از شستشو دادن
تصویر شستشو دادن
прати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از شستشو دادن
تصویر شستشو دادن
धोना
دیکشنری فارسی به هندی