جدول جو
جدول جو

معنی شروق - جستجوی لغت در جدول جو

شروق
دمیدن بردمیدن روشنی بر آمدن (آفتاب و مانند آن) طلوع
تصویری از شروق
تصویر شروق
فرهنگ لغت هوشیار
شروق
برآمدن آفتاب، طلوع کردن
تصویری از شروق
تصویر شروق
فرهنگ فارسی عمید
شروق
((شُ))
طلوع
تصویری از شروق
تصویر شروق
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بروق
تصویر بروق
جمع برق، درخش ها، آذرخشها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شروع
تصویر شروع
آغاز
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شرور
تصویر شرور
بد نهاد
فرهنگ واژه فارسی سره
ترکی کمباد آروغ در بیت ذیل از اوحدی با عیوق قافیه ظمده و شاید تسامح شاعراست: با چنین خوردن و چنین آروق که بری رخت خویش بر عیوق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حروق
تصویر حروق
دندان غروچه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
باد سرد، جمع خرق، درزها چاک ها، سوراخ ها جمع خرق. درزها چاکها، سوراخها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سروق
تصویر سروق
دزد دزد سرگردنه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شریق
تصویر شریق
خوردم، خوبروی، درخشان، خردچوز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شراق
تصویر شراق
تابخانه جای نشستن درآفتاب زمستان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شروه
تصویر شروه
نوعی خوانندگی شهری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شروع
تصویر شروع
آغاز گشتن، شروع شدن، ابتدا کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شروط
تصویر شروط
جمع شرط، پیمان، وفا بعهد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شرور
تصویر شرور
بدکار، شریر، زیاد شیطانی و مردم آزاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شرود
تصویر شرود
رمنده، گریخته
فرهنگ لغت هوشیار
جمع شرح، زنده ها گزاره ها (اسم جمع شرح: در شروح متعدد مثنوی چنین آمده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شروج
تصویر شروج
جمع شرج، آبراهه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شروب
تصویر شروب
جمع شروب، آبنوشندگان آب نوشنده، آب ناگوار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شروا
تصویر شروا
گفتار بیهوده و بیمعنی و باطل
فرهنگ لغت هوشیار
کفتگی شکاف، جمع شق، سختی ها شکاف ها، راه ها روش ها گونه ها شکاف چاک کفتگی، جمع شقوق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شفوق
تصویر شفوق
دلسوز، مهربان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شهوق
تصویر شهوق
بلند گردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شرود
تصویر شرود
رمنده، رمیده، گریخته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شرور
تصویر شرور
بدکار، صاحب شر، شریر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شرود
تصویر شرود
ترسیدن و گریختن، رمیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مروق
تصویر مروق
صاف شده، صافی، بی درد، دارای رواق
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شروط
تصویر شروط
شرط ها، الزام و تعلیق چیزهایی به چیزهای دیگر، قرارها، پیمان ها، جمع واژۀ شرط
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شرور
تصویر شرور
شرّ ها، بدیها، شرارتها، جمع واژۀ شرّ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فروق
تصویر فروق
فریق ها، گروه ها، دسته ها، جمع واژۀ فریق برای مثال خسرو صاحب القرآن، تاج فروق خسروان / جعفر دین به صادقی، حیدر کین به صفدری (خاقانی - ۴۲۳)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بروق
تصویر بروق
برق ها، درخشش ها، درخشندگی ها، جمع واژۀ برق
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شروع
تصویر شروع
آغاز کردن به کاری، کاری را آغاز کردن، ابتدا، آغاز
شروع کردن: آغاز کردن، آغازیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شهوق
تصویر شهوق
بلند شدن، افراخته شدن، بالا رفتن، به بلندی رسیدن، از جا برخاستن، دراز شدن چیزی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عروق
تصویر عروق
عرق ها، ریشه ها، اصل ها و ریشه های چیزی، رگ ها، جمع واژۀ عرق
عروق شعریه: در علم زیست شناسی مویرگ ها
فرهنگ فارسی عمید