جدول جو
جدول جو

معنی شروت - جستجوی لغت در جدول جو

شروت
علفی مورد علاقه و استفاده ی گاو
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شرعت
تصویر شرعت
شریعت، سنت، طریقه، مذهب، آیین، راه و روش و آیینی که خداوند برای بندگان خود روشن ساخته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شروق
تصویر شروق
برآمدن آفتاب، طلوع کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شرود
تصویر شرود
ترسیدن و گریختن، رمیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ثروت
تصویر ثروت
مال، دارایی، مال بسیار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شرور
تصویر شرور
بدکار، صاحب شر، شریر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شرود
تصویر شرود
رمنده، رمیده، گریخته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شروب
تصویر شروب
جمع شروب، آبنوشندگان آب نوشنده، آب ناگوار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شرود
تصویر شرود
رمنده، گریخته
فرهنگ لغت هوشیار
جمع شرح، زنده ها گزاره ها (اسم جمع شرح: در شروح متعدد مثنوی چنین آمده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شروج
تصویر شروج
جمع شرج، آبراهه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شقوت
تصویر شقوت
بدبختی، سختی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شروا
تصویر شروا
گفتار بیهوده و بیمعنی و باطل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شرکت
تصویر شرکت
شریک داشتن، همدست شدن در کاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شرعت
تصویر شرعت
سنت، شریعت، عادت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شروط
تصویر شروط
جمع شرط، پیمان، وفا بعهد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شهوت
تصویر شهوت
میل و رغبت و اشتیاق و شوق نفس در حصول لذت و منفعت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شرور
تصویر شرور
بدکار، شریر، زیاد شیطانی و مردم آزاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شروع
تصویر شروع
آغاز گشتن، شروع شدن، ابتدا کردن
فرهنگ لغت هوشیار
سر کوه قله، تارک سر چکاد، بالای هر چیز نوک سر جمع ذری، ذروت غایت بلندی بود و اندر فلک تدویربجای اوج باشد از خارج المرکز و برابر ذروه تدویر بود... ذروت وسطی آن نقطه است از زبرین فلک تدویر که بدو آن خط رسد که از مرکز معدل بیرون آید و بر مرکز تدویر بگذرد و ذروت مرئی آن نقطه است از زبری فلک تدویر که بدو آن رسد کز مرکز عالم بیرون آید و بر مرکز تدویر بگذرد (التفهیم)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شروه
تصویر شروه
نوعی خوانندگی شهری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شربت
تصویر شربت
آشامیدنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شرحت
تصویر شرحت
پاره پاره گوشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خروت
تصویر خروت
جمع خرت، سوراخ گوش ها، سوراخ سوزن ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثروت
تصویر ثروت
دارائی، مال بسیار
فرهنگ لغت هوشیار
پاره، مزد، رشوه، آنچه که بر کسی دهند تا کار سازی به نا حق کند، حق و حساب برای کاری نا حق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شروق
تصویر شروق
دمیدن بردمیدن روشنی بر آمدن (آفتاب و مانند آن) طلوع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اروت
تصویر اروت
لخت و برهنه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بروت
تصویر بروت
سبیل، موی پشت لب مرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثروت
تصویر ثروت
دارایی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شربت
تصویر شربت
دوشاب، نوشابه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شهوت
تصویر شهوت
ورن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شروع
تصویر شروع
آغاز
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شرور
تصویر شرور
بد نهاد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شرکت
تصویر شرکت
باهمان، همبازی، همستان، هنبازی
فرهنگ واژه فارسی سره