جدول جو
جدول جو

معنی شرغوف - جستجوی لغت در جدول جو

شرغوف
(شُ)
غوک ریزه. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). رجوع به شرغ شود، نام گیاهی و یا نام بار آن گیاه. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
شرغوف
پک درختی (پک قورباغه)
تصویری از شرغوف
تصویر شرغوف
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(شُ)
گیاهی است. یا بار گیاهی یا ثمره ای است. (منتهی الارب). نام گیاهی و یا نام بار آن گیاه. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(شُ)
آمادۀ حمله بر دشمن. (منتهی الارب). کسی که مستعد و آماده بر حملۀ دشمن بود. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(شُ)
جمع واژۀ شارف. (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به شارف شود
لغت نامه دهخدا
(شَرْ رو)
به معنی زنبر و آن تخته ای باشد که بر هر دو سر آن دسته ای از چوب تعبیه کنندو بر آن گل و خاک کشند، در شرفنامه به معنی منقل آمده است. (از آنندراج) (غیاث اللغات)
لغت نامه دهخدا
(تَ)
کلانسال گردیدن ماده شتر. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج). پیر شدن شتر. (تاج المصادر بیهقی) (المصادر زوزنی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از شرسوف
تصویر شرسوف
سردنده ازاستخوان ها، آغاز سختی، گرفتار دربند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شرغوفیات
تصویر شرغوفیات
پک درختیان
فرهنگ لغت هوشیار