جدول جو
جدول جو

معنی شرغاس - جستجوی لغت در جدول جو

شرغاس
صدای شکستن چوب، صدای شکستن چینی آلات، صدای تند باران
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کَ بَ یا بِ شِ)
زیاده گردانیدن. زیاده کردن. برکت دادن: ارغسه اﷲ مالاً، زیاده گرداندخدای مال او را و برکت دهد در آن. (منتهی الأرب)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
جمع واژۀ رغس، فراوان بودن، با فراخی و خوشی زیست کردن
لغت نامه دهخدا
(شِ)
سریشم کفش گران که به جواز اطباء اشراس است. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). سریشم کفشگران. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(شُ / شَرْ را)
ارض شراس، زمین درشت و سخت. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(تَ)
مشارسه و با کسی در معامله سختگیری کردن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از شراس
تصویر شراس
پارسی تازی شگته به شیوه قلب سریش چسب
فرهنگ لغت هوشیار
صدای افتادن جسمی در آب یا جایی
فرهنگ گویش مازندرانی